7 اردیبهشت 1403
مهاجرت به عنوان فرد درونگرا

مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا


خانه » روانشناسی مهاجرت » مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا

رایج ترین تعریف از فرد درونگرا فردی است که پس از برقراری تعاملات اجتماعی احساس بی انرژی بودن و خسته بودن را تجربه می کند و با تنها بودن است که می تواند انرژی از دست رفته خود را به دست آورد. افراد خجالتی با افراد درون گرا یکی نیستند. افراد درون گرا ممکن است در موقعیت های اجتماعی خجالتی و یا دستپاچه و مضطرب شوند، اما همیشه این طور نیست. مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا با چالش های زیادی رو به روست.

همان طور که گفتیم درون گرایی ارتباطی با خجالتی بودن یا خودمحور بودن ندارد. درست است که افراد درون گرا به ندرت سر صحبت را باز می کنند و اطلاعات را در ذهن خود مرور می کنند، اما این بدان معنی نیست که اهمیتی به دیگران نمی دهند.

دورن گراها به طور طبیعی به خود تکیه می کنند و از حل مشکلات خود بدون نیاز به دیگران لذت می برند. این ویژگی برای زندگی در یک کشور غربی بسیار مهم و کاربردی است. مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا با مزیت کنار آمدن بهتر با مشکلات همراه است.

کلی گویی کار ظالمانه ای است، اما اگر بخواهیم این کار را در مورد درونگراها انجام دهیم باید بگوییم آنها حساس، ساکت، متفکر و دوست داشتنی هستند و به سادگی در موقعیت های اجتماعی و استرس آور کم می آورند. بنابراین، در طوفان ترک کردن خانواده و شروع زندگی در یک کشور جدید، مطمئنا مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا نباید آنچنان ساده باشد.

چالش های مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا:

درونگراها از حرف زدن زیاد خوششان نمی آید. مهاجرت شامل حجم زیادی تعاملات اجتماعی است، از حرف زدن با موسسات و وکلای مهاجرتی، سفارت خانه، آژانس هواپیمایی، امور مربوط به یافتن خانه و شغل و هزاران چیز دیگر است. پس از مهاجرت باید با همکاران، همسایه ها، دوستان و آشنایان جدید، با فرهنگ متفاوت، ساعت های زیادی حرف بزنید.

درونگراها اغلب تعاملات اجتماعی را خسته کننده می دانند و با وجودی که می توانند خود را متقاعد به انجام آن کنند (و به خوبی از پس آن برمی آیند)، اما به سرعت منابع عاطفی آنها را تخلیه می کند و کمی نمی گذرد که به زمانی برای تنهایی نیاز پیدا می کنند. این در حالی است که شاید زندگی در خوابگاه اشتراکی و امور اداری متعدد مربوط به مهاجرت مانع این تنهایی شود.

شاید به این نتیجه رسیده اید که مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا کار اشتباهی است و فقط برون گراها باید مهاجرت کنند و درونگراها باید در خانه، جایی که راحت هستند، بمانند. این طور نیست. مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا می تواند در حوزه های زیادی به نفع فرد باشد.

منطقه امن همراه:

منطقه امن یک فرد درون گرا در واقع در خودش نهفته است و این یعنی در هر جایی از جهان قابل دستیابی است.

چه برونگرا باشید یا درونگرا، هر کسی دارای منطقه امن است، تنها با این تفاوت که منطقه امن افراد برون گرا به ظاهر بزرگتر است و جای بیشتری برای جاه طلبی و ریسک دارد.

به عنوان یک فرد درونگرا، این طور تصور می شود که منطقه امن شما شامل خانه، خانواده و دوستان نزدیک می شود اما این مسئله در مورد بسیاری از درونگراها صدق نمی کند. بله، شما در این صورت احساس راحتی بیشتری دارید. اما دلیل این راحتی فرصتی است که برای آرامش در زندگی پیدا می کنید.

جا افتادن کودک مهاجر در مدرسه

منطقه امن واقعی هر فرد درونگرا در خودش نهفته است و این در هر جایی قابل دستیابی است. مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا به معنی خارج شدن از منطقه امن نیست، شما این فرصت را دارید که آن را در هر جایی بسازید.

قبول کردن این تیپ شخصیتی اولین گام در موفقیت در مهاجرت به عنوان یک فرد درونگرا است. به برونگراها به خاطر سرعت دوستیابی و راحتی اکتشاف در شهرهای جدید با حسادت نگاه نکنید. شما نیز با مهاجرت همین کار را کرده اید.

برونگراها به تعامل نیاز دارند. به عنوان مهاجر، اگر تنها بمانند سریعا افسرده و ناراحت می شوند. آنها نیاز دارند که هر چه سریع تر در جامعه ادغام شوند، دوست پیدا کنند و معاشرت کنند. این باعث می شود که روزها و ماه های اول مهاجرت برای آنان سخت تر باشد.

به عنوان یک درونگرا، شما همراهی خودتان را دارید و این برایتان کافی است. می توانید این آرامش درونی را در آغوش بگیرید، به کشف دنیای اطراف بپردازید و از آن لذت ببرید.

صرف زمان برای خودتان را فراموش نکنید:

درونگراها به زمانی برای تنهایی و شارژ کردن باتریشان نیاز دارند. این به خصوص در جوامعی که به تعاملات اجتماعی زیاد اهمیت می دهند و افراد زمان زیادی برای تنهایی ندارند، ضروری است. حتی مفهوم تعاملات اجتماعی و حریم شخصی در فرهنگ های مختلف متفاوت است: برای مثال، احوال پرسی در برخی فرهنگ ها به معنی ایستادن در فاصله کم، تماس بدنی و صمیمیت زیاد است. واضح است که نمی توانید با فرهنگ یک کشور مبارزه کنید. اینجاست که درونگراها دندان هایشان را روی هم فشار می دهند و زمان بیشتری طول می کشد تا به محیط عادت کنند. رفتن به یک پیاده روی ساکت و آرام در پارک نزدیک خانه و گشتن در شهر، رفتن به کلاس یوگا و سر زدن به کتابخانه می تواند ایده خوبی برای داشتن زمان های تنهایی بیشتر باشد.

اجازه دهید قدرت های درونیتان بدرخشند:

توانایی هایتان را نشان دهید، بیشتر درونگراها شنونده های خوبی، همکاران قابل اعتماد و دوستان وفاداری هستند. اینها ویژگی های ارزشمندی هستند که در زندگی یک مهاجر بسیار اهمیت دارند.

اجازه ندهید برچسب ها شما را تعریف کنند:

«درونگراها نمی توانند به خوبی معاشرت کنند. درونگراها از مهمانی متنفر هستند. درونگراها دوست دارند تنها باشند. آنها از حرف زدن با دیگران خوششان نمی آید.» می بینید؟ شاید بسیاری از این تعریف ها از یک فرد درونگرا غلط باشد. بسیاری از تصورات از این تیپ شخصیتی نادرست و حتی آزاردهنده است. شما با خودتان راحت هستید، اما از بودن در مهمانی هم لذت می برید. از جمعیت و شلوغی خوشتان نمی آید، اما دوست دارید دوستان جدیدی داشته باشید. اشخاص با هم متفاوت هستند. اجازه ندهید برچسب درونگرایی شما را از جامعه دور کند.

هر کاری که می توانید برای داشتن حال خوب انجام دهید. درونگراهای زیادی هستند که مانند شما مهاجرت کرده اند. با یافتن آنها قبیله خود را بسازید و از حضور آنها در زندگیتان لذت ببرید.

مطالعه مقاله روانشناسی مهاجرت را به شما پیشنهاد میکنیم

در زمینه روانشناسی مهاجرت می‌توانید با دکتر عباس رمضانی فرانی و دکتر مصطفی زارعان که از مشاوران تأیید شده سیمیاروم هستند، مشاوره داشته باشید.

5/5 - (1 امتیاز)
Share
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها