دسامبر 11, 2024
قطع ارتباط با خانواده همسر

قطع ارتباط با خانواده همسر: چاره یا چالش؟


خانه » مشاوره ازدواج » قطع ارتباط با خانواده همسر: چاره یا چالش؟

معمولا اکثر زوجین با نیت داشتن یک زندگی شاد و آرام، همراه با رابطه ای صمیمی با خانواده ها، وارد رابطه می شوند. اما گاهی اختلاف سلیقه ها و کدورت کار را به جایی می رساند که فرد به فکر قطع ارتباط با خانواده همسر می افتد.

شاید فکر می کنید با قطع ارتباط تمام مشکلات و اختلافاتتان حل می شود و آرامش به زندگی شما باز می گردد. اما در اکثر موارد این خیال خامی بیش نیست. به هر حال، وجود همسرتان و شاید بچه ها باعث می شود که این قطع ارتباط هیچ وقت به طور کامل رخ ندهد.

اگر انتظار دارید، همسرتان هم به دیدار خانواده اش نرود، یا از دیدن خانواده همسرتان نفرت دارید، با ما همراه باشید تا شاید این مشکل را به شکلی منطقی تر حل کنیم.

قهر کردن با خانواده همسر در زنان بیشتر دیده می شود یا مردان؟

کلیشه قطع ارتباط با خانواده همسر و نفرت از آنها همیشه در مورد عروس و مادرشوهر وجود داشته است. شاید با خواندن تیتر این مقاله تصور می کنید مخاطب ما فقط خانم ها هستند.

قطع ارتباط با خانواده همسر

اصلا این طور نیست. ما خانم های مراجع زیادی داشته ایم که از نفرت همسرشان نسبت به خانواده خود ناراضی بوده اند و هر کاری برای بهبود این ارتباط انجام داده اند و نتیجه ای در برنداشته است.

از سوی دیگر، شاید در خانواده های مردسالار قطع ارتباط با خانواده همسر از سوی مرد با تبعات و سختی های بیشتری همراه باشد. چراکه مرد به سبب داشتن قدرت و تسلط بیشتر بر روی همسرش، ممکن است حتی او را نیز از ارتباط با خانواده اش منع کند.

بنابراین، مخاطب ما زنان و مردانی هستند که به هر دلیلی از خانواده همسر خود تنفر دارند و به دنبال قطع ارتباط با آنها هستند.


برای رزرو جلسه مشاوره خانواده آنلاین کلیک کنید


دلیل تنفر از خانواده همسر چیست؟

در مورد تنفر از خانواده همسر، تقریبا فرقی بین زوج های جوان و زوجینی که سال ها از ازدواجشان گذشته وجود ندارد. گاهی نبود نقاط اشتراک و عمق اختلافات به حدی است که حتی زوجینی که چند دهه با هم زندگی می کنند را نیز به این نتیجه می رساند که دوری از خانواده همسر بهترین راه حل برای پایان دادن به تمام استرس ها و ناراحتی هاست.

  • دخالت های بیجا
  • کلیشه های فکری در مورد بد بودن خانواده همسر
  • رفتار همسرگونه با فرزند
  • بی احترامی
  • عدم رعایت مرزهای شخصی
  • اختلافات فرهنگی عمیق
  • دفاع بی جا و رفتارهای غلط همسر در حل اختلاف بین دو طرف
  • دیدارهای مکرر و غیرضروری که مانع خلوت زوج و انجام برنامه های شخصی می شود
  • زخم زبان و کنایه
  • و سوتفاهم

از دلایل نفرت از خانواده همسر است.

چرا قطع ارتباط با خانواده همسر راه حل خوبی نیست؟

دوری از خانواده همسر هیچ وقت نمی تواند راه حل اول و برتر باشد.

اگر هنوز برای حل اختلافات تلاش نکرده اید، اگر هنوز روزنه امیدی وجود دارد، هرگز به قطع ارتباط با خانواده همسرتان فکر نکنید.

این گزینه آخرین راهکاری است که می تواند با تبعات زیاد و منافع محدود برای شما باقی مانده باشد.

قطع ارتباط با خانواده همسر باعث می شود که شریک زندگی شما در تنگنای عجیبی قرار گیرد. او رابطه ای عمیق با خانواده اش دارد و نمی تواند به راحتی روی علاقه خود خط قرمز بکشد. از سوی دیگر، شما همسرش هستید و علاقه به شما این انتخاب را برای او سخت می کند.

تفاهم در زندگی مشترک چیست و چطور اختلاف نظرها را حل کنیم؟

او در کشاکشی درونی قرار می گیرد و فشارهای فردی مانع از داشتن آرامش در زندگی می شود.

تنش های درونی باعث می شود که رضایت از زندگی مشترک در همسرتان کاهش یابد و پس از مدتی حتی شما را مقصر همه چیز قلمداد کند و این مسئله، جر و بحث بین شما را افزایش می دهد.

دلسردی از زندگی و طلاق عاطفی نتیجه بلند مدت این کشمکش درونی در زوج است.

از سوی دیگر، بسیار دیده می شود که با قطع ارتباط، خانواده شروع به بدگویی از فرد می کنند. او را مقصر این اختلاف می دانند یا حتی او را به کینه ای بودن متهم می کنند.

این بدگویی ها به تدریج باعث تصویر غلط همسرتان از شما خواهد شد و شرایط را به ضرر شما تغییر خواهد داد.

چرا ادامه رابطه با وجود دلخوری از خانواده همسر راه حل خوبی نیست؟

ما نمی خواهیم شما را به چیزی که مایل نیستید وادار کنیم.

شما را درک می کنیم و می دانیم ادامه این ارتباط با وجود تمام دل شکستگی های قبلی و بی احترامی ها چقدر سخت است.

از شما انتظار نمی رود که هر روز و هر هفته ماسک یک فرد خوشحال را به صورتتان بزنید و به دیدن خانواده همسرتان بروید.

قطع ارتباط با خانواده همسر

در واقع، چنین کاری باعث فشار روانی و ناراحتی در شما می شود و شاید در طولانی مدت حتی علاقه شما به همسرتان را نیز از بین ببرد.

نقش بازی کردن و محبت کردن در شرایطی که از این افراد نفرت دارید، باعث می شود کینه و نفرتتان عمیق تر شود.

پس به جای آنکه صورت مسئله را پاک کنید (قطع ارتباط با خانواده همسر) یا منفعل باشید (ادامه رابطه با دلخوری)، به راه حل بهتری بیاندیشید.

بهترین جایگزین برای قطع ارتباط با خانواده همسر چیست؟

تعادل و فاصله مناسب از خانواده همسر بهترین کاری است که می توانید در این شرایط انجام دهید.

فاصله به معنای بعد مسافت نیست. شما حتی می توانید با وجود زندگی در یک ساختمان یا محله نیز مرزهای مشخصی برای زندگی شخصی خود تعیین کنید و اجازه ندهید کسی از این مرزها عبور کند.

به عبارت دیگر، مدیریت ارتباط با خانواده همسر بهترین راه است.

برای رسیدن به بهترین شرایط که برای همه مناسب باشد، گفتگو با همسرتان ضروری است.

با همسرتان در مورد مرزهای شخصی، اصول رفتاری و ارتباطی و حریم خصوصی صحبت کنید. خواسته هایتان را در کمال احترام و آرامش بیان کنید.

برای همسرتان مشخص کنید که به دنبال قطع ارتباط یا متهم کردن کسی نیستید.

بلکه صرفا می خواهید تعادل بهتری را در زندگی مشترکتان ایجاد کنید، به نحوی که نه آنقدر از خانواده او دور شوید که این ارتباط از بین برود و نه آنقدر با آنها صمیمی و نزدیک شوید که مرزهای حریم شخصی شما از بین برود.

 گفتگو را به نحوی پیش ببرید که فاقد خشم و توهین باشد. به جای قطع ارتباط با خانواده همسر به دنبال راه حلی باشید که به نفع همه باشد.

به یاد داشته باشید که کمترین کسی می تواند توهین به خانواده و پرخاشگری را تحمل کند. بنابراین، سعی کنید با صحبت در آرامش و احترام شرایط را به نفع همه تغییر دهید.

در این راه، کمک گرفتن از یک مشاور و مراجعه به مشاوره ازدواج برای مدیریت بحث نیز می تواند به شما کمک شایانی کند.

مشکل شما با خانواده همسرتان چیست؟ آیا می توانید با ایجاد فاصله مناسب و حفظ حریم شخصی از این اختلافات دوری کنید؟

منبع:

wikihow

[block id=”khanevade”]

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
فریماه

سلام، مطلب خوبی بود، سپاس، من یه سوال داشتم، در چند روز گذشته دلخوری برای شوهر من با خانواده من پیش اومد، و چند روزی‌ست که همسرم با اونها صحبت نمیکنه، با توجه به شناختم از همسرم میدونم که اون باید توی غار تنهاییش بمونه تا آروم بشه و خودش بخواد به رابطه برگرده، ولی ممکنه حتی به یک ماه هم بکشه، الان میگه دیگه دلخوری ای ندارم ولی این مسئله یک‌جور به حریم دیگری وارد شدنه و اونها باید اینو متوجه بشن و اگر بخوام حرف بزنم با توجه به شناختم چیزی که حل نمیشه هیچ بحث هم ممکنه بالا بگیره و بدتر بشه، و از من میخواد که نگران نباشم و بهش اجازه بدم تا ذهن همسرم هم آروم بگیره و روابط رو دوباره از سر بگیره، میگه اونها رو از صمیم قلب دوست داره ولی مجبوره حد و مرزها رو مشخص کنه براشون، و نیاز به این سکوت هست، با تمام اطمینان و شناختی که دارم نسبت به همسرم، ولی باز هم دلشوره دارم، میشه نظر روانشناسانه شما رو در این ارتباط بدونم؟ سپاس