آیا تا به حال به دلیل استرس یا اضطراب، دچار بیماری جسمی شدهاید؟
درد روانی یا درد روانتنی زمانی است که فشار روحی و روانی شما باعث می شود از نظر جسمی بیمار شوید. «روان تنی» رابطه بین ذهن و بدن را توضیح میدهد.هنگام ملاقات با یک مشتری جدید ، من داستان آنها را با آنچه آنها به صورت شفاهی بیان می کنند گوش می دهم ، اما همچنین علائم ناراحتی ، درد یا آرامش را که در سطح بدن با آنها دست و پنجه نرم کرده اند گوش می دهم.
اگر این علایم را دارید ممکن است به دردهای دچار شوید که هیچ توصیفی برای آنها ندارید و نمیدانید از کجا میآیند. علایم شایعش از این قرار است:
فلج عضله و تشنج غیر صرعی نیز وجود دارد که در شدیدترین حالت ر میدهد.
بسیاری از افرادی که دچار چنین دردهایی هستند، زیر هر سنگی را گشتهاند تا بتوانند دلیلی برای دردشان پیدا کنند اما هیچ چیز پیدا نکردهاند. این افراد وقتی بعد از پیگیریهای متعدد، به دلیلی نمیرسند، دردشان حتی تشدید میشود!
تراپیستها بیشتر وقتشان را با افرادی می گذرانند که دردهای نامعلومی دارند که نمی دانند منشا این دردها کجاست. اما همچنان به دنبال این هستند که بدانند چرا درد میکشند. در طول دورهی تراپی افراد بعد از اینکه متوجه میشوند منشا این دردها، از روانشان نشات میگیرد به مرحلهی آسایش و راحتی میرسند و در نهایت تسکین میشوند.
لحظات زیباییست، آن لحظاتی که افراد بعد از دانستن منشا دردشان، قلبشان آرام میگیرد و تنشی را که اغلب در طی سالهای متمادی در بدن آنها گیر افتاده است، آزاد می کنند.
افراد وقتی به درمان ادامه میدهند دچار تغییرات بزرگی میشوند. به بینشی میرسند که شدت علایم را کم میکند و یک روز صبح از خواب بیدار میشوند بدونِ اینکه دردی داشته باشند.
در سال ۲۰۰۷ تحقیقاتی انجام و مشخص شد دلیل ۵۰ درصد از بیماریهای پزشکی، دردهای روانتنی بوده است. بر اساس این تخقیقات مشخص شد که بسیاری از پزشکان در مورد درد روان تنی آگاهی ندارند و معمولا بیمار را با این پیام مواجه میکنند که «همه چیز در ذهن شماست». شنیدن این جواب در بسیاری از موارد، به درد و گیجیِ بیشتری منجر میشود.
گفته میشود عصبانیتهای ناخودآگاه، منشا بسیاری از دردهای روانتنیست. وقتی از عصبانیت صحبت می کنیم ممکن است فکرتان به سمت کسی برود که همیشه خشمگین است. اما در واقع افراد زیادی در اطراف ما زندگی میکنند که همیشه در رفتارشان، بهترین برونداد را دارند اما خشمها و عصبانیتهای کنترلشدهای در ذهنشان نشسته است.
آنچه معمولا اتفاق میافتد این است که این افراد اغلب «خیلی خوب» هستند. اینها کسانی هستند که دیگران را قبل از خودشان قرار میدهند و همیشه به فکرِ دیگران هستند تا خودشان.
هرکسی که دچار چنین دردهای (روان تنی) میشود، عصبانیت و خشمش را بروز نمیدهد. بلکه در خودش فرو میرود و ترسهای بیان نشده و خاطرات تلخش فکر میکند. این افراد معمولا درونشان پر است از خاطرات و حوادثی که آنها را ناراحت میکند.
دردهای روان تنی در واقع هشداری هستند برای افراد که زیاد به روانشان فشار وارد نکنند. وقتی بدنت بدون دلیل شروع به درد کرد، بدان که در حال فرستادن هشدار است. برای درمانش نیاز به پزشک جسمی ندارید، تنها باید به سراغ رواندرمانگر بروید.
بستگی به انتخاب شما دارد. اما اگر در مرحلهای هستید که درد آنقدر به شما فشار میآورد که بیمِ ناخوشاحوالی دارید، جلسات مشاوره آنلاین بیشتر توصیه میشود. اما بیش از این، باید زودتر به درمان فکر کنید. ما معمولا برای دردهای فیزیکی به سراغ پزشک میرویم. اما کمتر پیش میآید که برای دردهای روانمان، پا از خانه بیرون بگذاریم. پس بهترین توصیه این است که دنبال دردتان، در جایی غیر از مطبهای پزشکان فیزیکی بگردید.