فهرست مطالب
خانه » اختلال شخصیت »
اختلالات تجزیهای شامل اشکال در حافظه، هویت، عواطف، ادراک، رفتار و احساس خود است. علائم تجزیه ای به طور بالقوه میتوانند هر بخش از عملکرد ذهنی را مختل کنند. نمونههایی از علائم تجزیه ای شامل از دست دادن حافظه یا یادزدودگی و تجربه مسخ میشود که به معنی آن است که فرد احساس میکند خارج از بدنش است. اختلالات تجزیهای اغلب با تجربه قبلی تروما همراه هستند. در برخی از موارد، اختلال کوتاهمدت است و طی مدت چند هفته یا چند ماه از آسیب تروماتیک حل میشود. اما برخی دیگر، تا آخر عمر ادامه مییابد.
همه ما تجربه گسستگی بین افکار، خاطرات، احساسات و اعمالم و هویت خودمان را داریم. این روندی طبیعی است که همه آن را تجربه کردهاند. نمونههایی از تجزیه خفیف و رایج عبارتند از خیالبافی، هیپنوتیزم، «گم شدن» در یک کتاب یا فیلم، که همگی شامل «از دست دادن تماس» با آگاهی از محیط اطراف است.
همان طور که گفتیم این اختلال ناشی از تروماست. در طول یک تجربه تروماتیک مانند تصادف، فاجعه یا مورد آزار قرار گرفتن، تجزیه میتواند به فرد کمک کند تا با آن چیزی کنار بیاید که در غیر این صورت تحمل آن بسیار دشوار است. در موقعیتهایی مانند این، فرد خاطره مکان، شرایط یا احساسات مربوط به رویداد طاقتفرسا را از بین میبرد و از نظر ذهنی از ترس، درد و وحشت فرار میکند.
انواع اختلالات تجزیهای
این اختلال به سه دسته اصلی تقسیم میشود:
- اختلال مسخ شخصیت/واقعیت
- یادزدودگی تجزیه ای
- اختلال هویت تجزیه ای
مسخ شخصیت/اختلال مسخ واقعیت
اختلال مسخ شخصیت/واقعیت شامل تجربه مداوم یا تکرارشونده قابل توجهی از یک یا هر دو شرایط زیر است:
مسخ شخصیت: تجارب غیر واقعی بودن یا جدا شدن از ذهن، خود یا بدن. فرد احساس میکند که بیرون از بدنش است و رویدادهایی را تماشا میکند که برایش اتفاق میافتد.
مسخ واقعیت: تجربیات غیر واقعی بودن یا جدا شدن از محیط اطراف. بیمار احساس میکند که چیزها و افراد در دنیای اطرافش واقعی نیست، حالت مهآلود دارد و زنده نیستند. بیمار ممکن است فقط دچار مسخ شخصیت، مسخ واقعیت یا هر دو باشد. این اختلال ممکن است تنها چند لحظه رخ دهد و تمام شود یا سالها ادامه یابد. در طول این تجارب تغییر یافته، بیمار از واقعیت آگاه است و میداند که تجربهاش غیرعادی است. هر چند به نظر میرسد که واکنشی ندارد و فاقد احساس است، اما این تجربه بسیار ناراحت کننده است.
در بیشتر موارد، علائم در اوایل کودکی شروع میشود. میانگین سنی تجربه این اختلال برای اولین بار، 16 سالگی است. کمتر از 20 درصد از افراد مبتلا به اختلال مسخ شخصیت/واقعیت علائم را برای اولین بار بعد از 20 سالگی تجربه میکنند.
یادزدودگی تجزیهای
یادزدودگی تجزیه ای به معنی آن است که بیمار نمیتواند اطلاعات مربوط به خودش را به یاد بیاورد (معادل با فراموشی عادی نیست). این یادزدودگی معمولاً مربوط به یک رویداد تروماتیک یا استرسزا است و به موارد زیر دستهبندی میشود:
موضعی: ناتوان در به خاطر سپردن یک رویداد یا دوره زمانی (متداولترین نوع)
انتخابی: ناتوانی در به خاطر سپردن جنبه خاصی از یک رویداد یا برخی رویدادها در یک دوره زمانی
عمومی: از دست دادن کامل هویت و سابقه زندگی (نادر)
یادزدودگی تجزیه ای با تجربه ترومای دوران کودکی و به ویژه با تجارب سوء استفاده عاطفی و غفلت عاطفی همراه است. بیمار ممکن است نسبت به از دست دادن حافظه آگاه نباشد یا فقط آگاهی محدودی داشته باشد و همچنین ممکن است اهمیت از دست دادن حافظه را در مورد یک رویداد یا زمان خاص ناچیز بداند. در عین حال، سوراخ در حافظه بسیار شدیدتر از یک فراموشی عادی است و نتیجه یک بیماری پزشکی نیست. برخی از بیماران دچار یادزدودگی تجزیه ای ناگهان خود را در مکان عجیبی مییابند که نمیدانند چطور به آنجا رسیدهاند.
اختلال هویت تجزیهای
اختلال هویت تجزیه ای با تجربیات طاقتفرسا، رویدادهای آسیبزا و/یا سوء استفادهای مرتبط است که در دوران کودکی رخ داده است. این اختلال قبلاً به عنوان اختلال شخصیت چندگانه شناخته میشد. علائم اختلال هویت تجزیه ای (معیارهای تشخیص) عبارتند از:
- وجود دو یا چند هویت متمایز یا «حالتهای شخصیتی». هویتهای متمایز با تغییراتی در رفتار، حافظه و تفکر همراه است. در بیشتر موارد، علائم و نشانههای تغییر رفتار و هویت توسط دیگران مشاهده و گزارش میشود.
- شکافهای مداوم در حافظه در مورد رویدادهای روزمره، اطلاعات شخصی و/یا رویدادهای تروماتیک گذشته.
- علائم باعث ناراحتی یا مشکلات قابل توجهی در زمینههای اجتماعی، شغلی یا سایر زمینههای عملکردی میشود.
- عدم اطمینان نسبت به هویت اصلی و پیشینه
- فقدان درد جسمی یا احساس درد کم
علاوه بر این، اختلال نباید بخش عادی و پذیرفته شده از یک عمل فرهنگی یا مذهبی باشد. برای مثال، بسیاری از فرهنگها در سراسر جهان، تجربه تسخیر شدن بخشی طبیعی از مراسم معنوی است و اختلال تجزیهای نیست.
در یک بیمار دچار اختلال تجزیه ای، نگرش و ترجیحات شخصی (به عنوان مثال، در مورد غذا، فعالیت ها، لباس) ممکن است به طور ناگهانی تغییر کند و سپس به حالت قبلی برگردد. تغییر هویتها به طور غیرارادی اتفاق میافتد، ناخواسته است و باعث ناراحتی میشود. افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای ممکن است احساس کنند که ناگهان ناظر گفتار و اعمال خودشان شدهاند یا بدنشان احساس متفاوتی دارد (مثلاً یک کودک کوچک، جنس مخالف، بزرگ و عضلانی). گاهی طول دوره تجزیه از هویت اصلی کوتاه است (برای مثال چند ساعت یا روز)، اما گاهی بیشتر طول میکشد (برای مثال، چند هفته یا ماه).
این بیماران «احساس میکنند که در درون خود دو یا چند موجودیت دارد که هر کدام طرز تفکر و حافظه و زندگی متفاوتی را دارند. ذکر این نکته ضروری است که اگرچه این حالات بسیار متفاوت به نظر میرسند، اما همه آنها تظاهرات یک فرد واحد و کامل هستند. نامهای دیگری که برای توصیف این حالتهای جایگزین استفاده میشوند شامل «شخصیتهای جایگزین»، «دگرسان ها»، «حالتهای آگاهی» و «هویتها» هستند.
در این دسته بیماران میزان اختلال در عملکرد میتواند از حداقل تا تداخل عمده متفاوت باشد. درمان تلاش میکند که عوارض این علائم را در زندگی بیمار به حداقل برساند.
عوامل خطر و خطر خودکشی
افرادی که در دوران کودکی مورد آزار جسمی و جنسی قرار گرفتهاند، در معرض خطر ابتلا به اختلال هویت تجزیهای هستند. اکثریت قریب به اتفاق افرادی که دچار اختلالات تجزیهای میشوند، ترومایی تکراری و طاقتفرسا را در دوران کودکی تجربه کردهاند. در میان افراد مبتلا به اختلال هویت تجزیه ای در ایالات متحده، کانادا و اروپا، حدود 90 درصد در دوران کودکی قربانی آزار و اذیت و غفلت والدین بودهاند.
در بین این بیماران، اقدام به خودکشی و سایر رفتارهای خودآزاری رایج است. در واقع، بیش از 70 درصد بیماران هویت تجزیه ای اقدام به خودکشی میکنند.
اختلالات مرتبط
فرد مبتلا به اختلال تجزیه ای ممکن است دچار اختلالات دیگری نیز باشد، مانند:
- علائم پزشکی غیر قابل توضیح
- اختلال استرس پس از سانحه
- افسردگی
- نوسانات خلقی
- اضطراب و حملات پانیک
- تمایل به خودکشی یا خودزنی
- فوبیا
- اختلال خوردن
- اختلال وسواس فکری عملی
- اختلال خواب (به صورت بیخوابی)
علل ابتلا به اختلال هویت تجزیهای
دلیل اصلی ابتلا به این اختلال هنوز به طور کامل مشخص نشده است و عامل واحدی برای آن شناسایی نشده است. در بیشتر موارد، وجود یک تجربه آسیبزا یا تمایل به ایجاد علائم فیزیکی نسبت به علائم روانی در هنگام استرس و ناراحتی از دلایل آن است. بنابراین، فرد مبتلا به اختلال تجزیه ای ممکن است در دوران کودکی تجربه آزار جسمی، جنسی یا عاطفی را داشته باشد. برخی از افراد پس از تجربه جنگ، آدمربایی یا حتی یک درمان پزشکی تهاجمی دچار تجزیه از هویت اصلی میشوند. در واقع، دور شدن از واقعیت یک مکانیسم دفاعی عادی است که به شخص کمک میکند با تجربه آسیبزا کنار بیاید. این حالت نوعی انکار است که به انسان کمک میکند تصور کند چنین حادثهای برای او رخ نداده یا از هویت اصلیاش دفاع کند. اما مسئله زمانی تبدیل به اختلال میشود که محیط دیگر آسیبزا نیست، اما فرد همچنان طوری رفتار میکند و زندگی میکند که انگار هست و با استفاده از هویتهای مختلف سعی میکند از وضعیت عادی تجزیه شود.
تشخیص اختلالات تجزیهای
در بیشتر موارد، این اطرفیان هستند که به رفتارهای بیمار مشکوک میشوند و او را برای معاینات بیشتر به پزشک عمومی ارجاع میدهند. در صورتی که پزشک عمومی با استفاده از آزمایشات وجود یک علت پزشکی را برای رفتارهای مشکوک رد کند، بیمار را برای ارزیابی کامل به یک متخصص سلامت روان ارجاع میدهد. به صورت کلی مراحل معاینه شامل معاینه فیزیکی برای رد مواردی مانند ضربه به سر یا مصرف مواد مخدر یا الکل و پرسیدن سوالاتی در مورد افکار، احساسات، رفتار و علائم بیمار میشود. صداقت در پاسخگویی به سوالات، موجب دریافت درمان صحیح و حمایت از نیازهای بیمار میشود.
درمان
با قرارگیری تحت درمان مناسب، بسیاری از بیماران میتوانند علائم را مدیریت کنند، عملکرد روزمره آنها بهبود پیدا کند و زندگی پربار و موفقی داشته باشند. درمان معمولاً شامل رواندرمانی است. درمان به افراد کمک میکند تا بر فرآیند تجزیه و علائم کنترل پیدا کنند. هدف درمان کمک به ادغام عناصر مختلف هویت است. این پروسه برای بیمار دشوار است زیرا شامل یادآوری و کنار آمدن با تجربیات تروماتیک گذشته است. درمان شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی نیز دو نوع دیگر درمان رایج هستند. هیپنوتیزم نیز در درمان اختلال هویت تجزیه ای مفید است.
تا به حال هیچ دارویی به طور مستقیم برای درمان علائم این اختلال ارائه نشده است. اما دارو برای کنترل اختلالات همراه تجویز میشود، مانند استفاده از داروهای ضد افسردگی برای درمان علائم افسردگی.
در صورتی که شما یا یکی از اطرافیانتان مشکوک به اختلال هویت تجزیه ای هستید، دریافت کمک و حمایت بخش مهمی از روند بهبودی است. مشورت و صحبت با یک روانشناس یا روانپزشک برای شروع روند درمان اهمیت زیادی دارد و به بهبود کیفیت زندگی بیمار و اطرافیانش، کنترل علائم و درک احساسات کمک میکند. چنانچه در این رابطه به کمک ما نیاز دارید، از طریق وبسایت سیمیاروم نوبت مشاوره دریافت کنید.
what-are-dissociative-disorders
مترجم: سعیده بریانیان