29 فروردین 1403
روان تنی

دردهای روان تنی چیست و چطور درمان می شود؟


خانه » مشاوره » دردهای روان تنی چیست و چطور درمان می شود؟

با دو واژه «روان» و «تن»، دردهای روان تنی به علائم فیزیکی واقعی گفته می شوند که با ذهن ایجاد می شوند. برخلاف هیپوکندریا یا خودبیمار انگاری که بیمار مبتلا به آن دچار ترس مزمن از بیماری است و تصور می کند دردهای جزئی نشانه ای از یک بیماری سخت هستند، افرادی که دچار دردهای روان تنی هستند، اغلب دچار دردهای جسمی واقعی و ناتوان کننده می شوند. با این حال، پس از معاینه پزشک وجود هیچ گونه بیماری یا مشکلی تایید نمی شود و فرد کاملا سالم است. چطور ممکن است؟

خود بیمار انگاری چیست و چه تفاوتی با دردهای روان تنی دارد؟

خود بیمار انگاری با ترس دائمی از ابتلا به یک بیماری جدی و خطرناک همراه است. آیا سردرد دارید؟ شاید تومور مغزی باشد. احساس تهوع دارید؟ شاید دچار نوع وخیمی از سرطان شده اید. این در حالی است که افراد طبیعی به این فکر می کنند که سردردشان می تواند در اثر کم آبی و تهوع آنها به خاطر چیزی باشد که خورده اند. افرادی که دچار خود بیمار انگاری هستند از ترس دائمی رنج می برند. این ترسی است که به مراجعه مداوم به پزشک، آزمایشات مکرر ختم می شود.

افرادی که دچار این اختلال هستند بر این باورند که هر نوع علامتی می تواند نشانه اولیه یک بیماری خطرناک و مرگبار باشد و با ترس دائمی از بیماری زندگی می کنند. این در حالی است که افرادی که دچار دردهای روان تنی هستند، دارای نشانه های واقعی بالینی هستند که هر روز با آن دست و پنجه نرم می کنند.

علائم دردهای روان تنی:

دردهای روان تنی به هر گونه درد جسمی گفته می شود که دارای توضیح پزشکی، منطقی و واقعی نیست. علائمی که بیماران به آن اشاره می کنند بسیار زیاد و متنوع است، اما رایج ترین علائم عبارتند از:

پیش مشاره سیمیاروم
  • تهوع
  • درد عضلانی
  • سردرد/میگرن
  • افزایش ضربان قلب
  • درد سینه
  • خستگی
  • لرز
  • دردهای معده و مشکلات گوارشی

بسیاری از این علائم زمینه ساز بیماری های دیگری هستند و اغلب به استرس و اضطراب ارتباط پیدا می کنند. بنابراین، تعجب آور نیست که تشخیص اختلال دردهای روان تنی بسیار دشوار باشد.

تشخیص دردهای روان تنی:

پزشک چطور می تواند به این نتیجه برسد که دردی که حس می کنید حاصل دردهای روان تنی است؟ اولین گام رد بیماری های محتملی است که می توانند عامل درد باشند. با وجودی که این کار به انجام آزمایشات متعدد، رادیوگرافی و دیگر روش های تشخیصی نیاز دارد، اما نباید احتمال ابتلا به یک بیماری نادیده گرفته شود. زمانی که تمام احامالات رد شد، بیمار به متخصص اختلالات دردهای روان تنی ارجاع داده می شود. در برخی موارد، ارجاع به روانپزشک و روانشناس نیز ضروری است.

برای کمک به تشخیص، بیمار باید موارد زیر را در نظر بگیرد:

  • سابقه خانوادگی ابتلا به مشکلات روانی یا اختلالات جسمانی
  • بیماری جسمی در یک یا هر دو والد
  • وضعیت مالی نامناسب و وجود بحران در خانواده
  • وقایع منفی در زندگی
  • قربانی شدن یا مورد آزار و اذیت قرار گرفتن
  • سابقه اختلال جسمانی
  • مورد سوءاستفاده قرار گرفتن در دوران کودکی (جسمی، روانی، جنسی)
  • سبک های نادرست فرزند پروری
  • افزایش درد پس از یک اتفاق استرس زا
  • فروکش درد هنگام حذف اتفاق استرس زا
ترس از مرگ در بزرگسالان و کودکان و راهکارهای غلبه بر آن

علل دردهای روان تنی چیست؟

اغلب اوقات، دردهای روان تنی در اثر وجود یک احساس منفی ایجاد می شوند. سوگواری، استرس و اضطراب همگی خود را به شکل درد نشان می دهند. اگر بیمار اخیرا دچار یک تجربه تروماتیک شده باشد، این می تواند به درمانگر سرنخی از منشا درد بدهد. در دیگر موارد، ریشه مشکل شاید به این اندازه واضح نباشد.

افرادی که دچار ترومای عاطفی شدید در گذشته خود شده اند، ممکن است بخشی از احساسات خود را دفن کرده باشند که در سال های آینده خود را به شکل دردهای جسمی نشان می دهند.

روان تنی

درمان دردهای روان تنی:

مشاوره:

افرادی که دچار دردهای روان تنی هستند می توانند در گام اول به یک مشاور یا درمانگر مراجعه کنند تا در مورد علائم جسمی و روانی خود صحبت کنند. یافتن مشاوری که به او اعتماد داشته باشند و با او حس راحتی داشته باشند اهمیت دارد، چرا که در بسیاری از موارد، درمان باعث آگاهی از و ظهور دردهای عاطفی می شود که سال ها دفن شده بودند.

پیش مشاره سیمیاروم

رفتاردرمانی شناختی:

رفتاردرمانی شناختی می گوید که واکنش ما به یک موقعیت تا حد زیادی به درک ما از آن بستگی دارد. درک افراد از یک موقعیت تا حد زیادی متفاوت است و به تجارب، مسائل ژنتیکی در ارتباط با بیماری های روانی و محیطی که در آن رشد کرده ایم بستگی دارد. افکار، احساسات و رفتارهایمان بر نحوه زندگی ما تاثیر می گذارند. اساس این نوع درمان کمک به بیمار در شناسایی ترومای قبلی و کار کردن بر روی احساسات خود است. این روش درمانی به بیمار نشان می دهد که می تواند احساسات منفی را بازنویسی کند و الگوی آنها را تغییر دهد.

درمان گروهی:

در حالی که رفتاردرمانی شناختی به طور خاص بر فرد تمرکز دارد، گاهی می توان از گروه درمانی نیز منفعت برد. شنیدن تجارب دیگران به بهبود علائم بیماری کمک می کند.

دارودرمانی:

اگر رفتاردرمانی شناختی کافی نباشد، برخی از درمانگران استفاده از دارو را برای کاهش علائم دردهای روان تنی توصیه می کنند. بسته به سابقه پزشکی بیمار و علائم فعلی، استفاده از داروهای ضدافسردگی، داروهای روانپریشی و مهارکننده های بازجذب سروتونین می توانند به بیمار کمک کنند.

سایر درمان های جایگزین:

اگر بیمار از دردهای ناتوان کننده روان تنی رنج ببرد، حرف زدن با یک متخصص حرفه ای در این زمینه توصیه می شود. روش های درمانی متعددی وجود دارند که در کنار روش های فوق می توانند به درمان بیمار کمک کنند. برخی از این روش ها عبارتند از انواع تکنیک های ماساژ، همانند ماساژ شیروپراکتیک (درمان از راه دستکاری در ستون مهره ها) و شیاتسو ( ماساژ فشاری)، استفاده از هنر درمانی، هیپنوتیزم و روش های دیگر.

یوگا و مدیتیشن:

یوگا و مدیتیشن می توانند به کاهش استرس و ایجاد احساس آرامش در زندگی به فرد کمک کنند. این امر به ویژه در صورت وجود عامل ترومای عاطفی در ابتلا به دردهای روان تنی صدق می کند. یوگا و مدیتیشن به شما در آرام کردن ذهن و بدن و رسیدن به شفافیت ذهن کمک می کنند. تمرین های کششی ساده به کاهش دردهای جسمی کمک می کنند.

 

5/5 - (1 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناس

سلام وقت بخیر
من پسری ۲۱ ساله ساکن اصفهان هستم
به طور ناگهانی با درد بیضه روبه رو شدم
چندین بار توسط چندین پزشک متخصص اورولوژی و سونوگرافی بررسی شدم و مشگل جسمی نداشتم
بعد از مدتی بی خوابی از درد،درد به ناحیه تناسلی من انتقال پیدا کرد طوریکه پزشکان باز هم از من سونوگرافی کردن و دلیلی نیافتن و گفتن تنها راه درمان بلاک عصب هست که با این کار من حس الت تناسلیم را ممکن است از دست بدهم،هنوز هم دارم با دردم دست و پتجه نرم میکنم و زندگیم را تحت تاثیر قرار داده
دلیل این که اینجا این صحبت هارو کردم اینه که از خانواده ها خاهش کنم به جوانان بیشتر توجه کنند اضطراب و دلهره مسئله کوچکی نیست که به راحتی ازش بگذرند
مشگل جوان رو حتما باید با مشاوره درمیان بزارن
تا اون جوان مثل من یا امثال من اینجوری بعدا درد روان تنی پیدا نکنه،
روی صحبت من با خانوادهایی هست که فکر میکنن که مشاوره گرفتن از روانشناس ماله افراد مجنون و دیوانه است
امیدوارم فرهنگ سازی بشه که هر انسانی بفهمه نیاز به یک مشاور در زندگیش داره.