فهرست مطالب
خانه » عمومی »
سلامت روان زنان؛ آمار، علائم و علل
اختلالات روانی میتواند زنان و مردان را به صورت متفاوتی تحت تاثیر قرار دهد. برخی از اختلالات مانند افسردگی یا اضطراب در زنان شایعتر است. برخی از اختلالات نیز فقط مختص زنان است. مانند اختلالات روانی که زنان در مواقع تغییر هورمون تجربه میکنند، مثلا افسردگی پس از زایمان، PMS یا افسردگی مرتبط با یائسگی. در حال حاضر تمرکز بیشتر محققان بر عوامل بیولوژیکی و روانی- اجتماعی است که میتواند بر سلامت روان زنان و مردان تاثیر بگذارد.
علائم اختلالات روانی در زنان
هرچند ممکن است تفاوتی در میزان ابتلا به برخی از اختلالات روانی میان مردان و زنان دیده نشود اما زنان ممکن است این بیماریها را با علائم و نشانههای متفاوتتری تجربه کنند یا برخی از علائم در زنان شایعتر از مردان باشد و روند بیماری را تحت تاثیر جنسیت قرار دهد. برخی از این علائم عبارتند از:
- غم و اندوه مداوم یا احساس ناامیدی
- سوءمصرف مواد مخدر یا الکل
- تغییرات چشمگیر در عادتهای غذایی و خواب
- تغییر اشتها یا وزن
- کاهش انرژی یا خستگی
- ترس یا نگرانی بیش از حد
- دیدن یا شنیدن چیزهایی که وجود ندارد
- خلق و خوی بسیار بالا یا پایین
- درد، سردرد یا مشکلات گوارشی بدون دلیل مشخص
- تحریکپذیری
- دوری از اجتماع
- افکار خودکشی
برخی از عوامل موثر بر بیماریهای روانی در زنان
علاوه بر جنسیت، ارزشهای اجتماعی-فرهنگی تاثیر بسزایی بر زنان دارد. سنت کهن و دیرینهای در جوامع وجود داشته است که زنان در خانه فرمانبردار بودهاند و تمامی مسوولیتهای اصلی تربیت فرزندان، مراقبت از سالمندان خانه سالمند و دیگر کارهای خانه برعهده آنها بوده است. اگرچه در حال حاضر خیلی از نقشهای جنسیتی در جامعه تغییر کرده است، زنان مشاغل قدرتمندتری را برعهده میگیرند و مردان نیز سهمی در مراقبت از کودکان و کارهای خانه دارند اما زنان همچنان با میزان قابل توجهی از استرس مواجه هستند. افسردگی و حملات اضطرابی مانند پنیک ناشی از این استرس است.
از سوی دیگر متاسفانه نگاه به زنان در فرهنگ ما جنسیتزده است. این نگاه جنسیتزده چه توسط مجلات، فیلمها، برنامههای تلویزیونی یا روابط با همسالان تشدید شده است. به گفته انجمن روانشناسی آمریکا، این نگاه جنسیتزده منفی میتواند در رشد سالم عزتنفس و تصویر زنان از خودشان اختلال ایجاد کند. این عوامل میتواند منجر به افسردگی، اضطراب، استرس و احساس گناه شود و سلامت روان زنان را مختل کند.
در کنار این نگاه جنسیتزده به زنان، آزار و اذیت و انگ دو عامل دیگری هستند که به مشکلات سلامت روان زنان دامن میزنند. بر اساس گزارشها، از هر پنج زن، یک زن قربانی تجاوز یا اقدام به تجاوز جنسی شده است و زنان بیشتر در معرض آزارهای جنسی قرار میگیرند. زنان حدود ۸۰ درصد از تلفات را در جریان درگیریهای داخلی و درگیریهای خشونتآمیز تشکیل میدهند. در واقع، شیوع مادامالعمر خشونت علیه زنان بین ۱۶ تا ۵۰ درصد تخمین زده میشود.
مساله انگ و اختلالات روانی در زنان
بهطور کلی یکی از بزرگترین چالشهای حوزهی سلامت روان، پیشگیری و مبارزه با بیماریهای روانی است. از یک سو گاهی تشخیص بیماریهای روانی جدی مانند اسکیزوفرنی، اختلال دوقطبی یا حتی افسردگی و اضطراب دشوار است. از سوی دیگر سختترین مانع برای درمان این اختلالات، انگ اجتماعی است که به این بیماریها و بیماران زده میشود. از همین روی بسیاری از بیماران به دنبال درمان بیماریهای حوزهی سلامت روان نمیروند. این مساله بهطور نامتناسب و بیشتری بر زنان تاثیر میگذارد؛ چراکه زنان بیشتر از مردان مستعد ابتلا به بیماریهای رایج در این حوزه هستند.
برای مثال: براساس اطلاعات موسسه ملی سلامت روان، در سال ۲۰۱۷، ۴۶.۶ میلیون بزرگسال در آمریکا تحت درمان بیماریهای روانی قرار گرفتهاند. این آمار حدود ۲۰ درصد از جمعیت بزرگسال را تشکیل میدهد. از این میان تعداد زنان تحت درمان ۵۰ درصد بیشتر از مردان بوده است. (یعنی ۲۲.۳ درصد در مقابل ۱۵.۱ درصد)
موسسه تحقیقات سلامت زنان در دانشگاه نورث وسترن نشان میدهد احتمال احساس انگ ناشی از بیماریهای روان در زنان بیشتر از مردان است. همین موضوع سبب میشود کمتر دنبال درمان بیماری شوند و بیشتر دغدغه تصویر دیگران از خودشان را داشته باشند. زنان بیشتر از مردان تمایل دارند برای عزتنفس خود به نظر دیگران در دنیای بیرون از خودشان اعتماد کنند. برهمین اساس بیشتر از درمان بیماریهای روانی اجتناب میکنند، زیرا میخواهند دیگران کمتر به آنها و مسایلشان فکر کنند.
محققان معتقدند یکی دیگر از دلایل این امر، فرهنگ غالب بر جوامع اقلیت است. این فرهنگ زنان را بیشتر به سمت قوی و خوددار بودن سوق میدهد. تاجایی که نیازهای عزیزان و نزدیکانشان بر خودشان برتری دارد. در حالیکه درمان بیماریهای روانی در زنان، توانایی آنها برای مراقبت از خانوادههایشان را نیز بهبود میبخشد.
باتوجه به تجربهی متفاوت علائم بیماریهای روان در زنان و مردان، درمان این بیماریها در زنان نیازمند رویکردی متفاوت است. علاوه براین احساس شرمندگی بیش از حد برای کمک گرفتن در ارتباط با یک اختلال روانی، باعث میشود بسیاری از زنان ندانند که بیماری آنها قابل درمان است.
برهمین اساس یک گام بزرگ در جهت بهبود تشخیص و درمان بیماریهای روانی در زنان آموزش است. این آموزش شامل موارد زیر میشود:
- ارائه اطلاعات در مورد شیوع بیماری روانی
- تأثیرات منفی این بیماریها بر زنان و خانوادههایشان
- فراوانی دریافت کمک برای درمان بیماری
آمارها در مورد سلامت روان زنان چه میگویند؟
هنوز هم عدم تشخیص بیماریهای روانی یک مشکل بزرگ در حوزه بهداشت و درمان است. سازمان بهداشت جهانی (WHO) میگوید: بیش از نیمی از بیماران مبتلا به بیماریهای روانی از سوی پزشکان تشخیص داده نمیشوند. پس خیلی قابل درک است که خانواده یا دوستان ما نتوانند بیماریها یا اختلالات روانی را تشخیص دهند.
براساس گزارشهای انجمن اضطراب و افسردگی آمریکا (ADAA) ۶.۸ میلیون نفر در این کشور به افسردگی و اضطراب مبتلا هستند، گرچه فقط ۴۳ درصد آنها تحت درمان قرار دارند. زنان همچنین دو برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به اختلال پنیک هستند.
شیوع بیماری روانی جدی در زنان تقریبا ۷۰ درصد بیشتر از مردان است. قرار گرفتن در معرض خشونت یک زن را سه تا چهار برابر بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار میدهد. برهمین اساس زنانی که در کودکی مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفتهاند یا در بزرگسالی رابطه خشونتآمیز داشتهاند، بیشتر به افسردگی مبتلا میشوند.
تفاوت سلامت روان در زنان و مردان
زنان دو برابر مردان در معرض ابتلا به اختلال افسردگی هستند. همچنین WHO نشان میدهد درمان زنان مبتلا به افسردگی به کاهش تاثیر ناتوانیهای ناشی از اختلالات روانی در سراسر جهان کمک قابل توجهی میکند. همچنین احتمال دارد زنان بیشتر دو یا چند اختلال روانی همزمان را تجربه کنند. مسالهای که بار ناتوانی را افزایش میدهد و ممکن است اختلالات روانی را در زنان پایدارتر کند.
از سوی دیگر بیشتر احتمال دارد زنان اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) را تجربه کنند، و پس از بروز علائم بسیار بیشتر از مردان صبر میکنند تا به دنبال تشخیص و درمان بروند.
در همین راستا دفتر سلامت زنان در وزارت بهداشت و خدمات انسانی آمریکا میگوید: زنان بهطور متوسط چهار سال پس از شروع علائم PTSD درخواست کمک میکنند. درحالیکه مردان بهطور متوسط یک سال پس از بروز علائم PTSD به دنبال کمک هستند. خشونت جنسی منبع اصلی PTSD در سراسر جهان است. همچنین زنان تقریبا ۱۰ برابر بیشتر از مردان در معرض ابتلا به اختلالات خوردن هستند.
علائم شایعترین بیماریهای روان در زنان
هر بیماری، چه مرد باشد چه زن، پیر باشد یا جوان، ثروتمند باشد یا فقیر، بیماری روانی را به روش منحصر بهفرد خود تجربه میکند. اما همانطور که گفته شد حتی با وجود شباهتها در علائم، زنان معمولا بیماریهای روانی را با چالشهای متفاوتی نسبت به مردان تجربه میکنند. در ادامه به برخی از شایعترین اختلالات روانی و علائم متفاوت آنها در زنان نگاهی میاندازیم.
افسردگی
همانطور که احتمال ابتلا به افسردگی در زنان بیشتر از مردان است، برخی از اشکال افسردگی مختص زنان است. از جمله اختلالات روانی مرتبط با تغییر در سطوح هورمونی زنان، افسردگی پس از زایمان، سندرم پیش از قاعدگی یا PMS، و افسردگی پس از یائسگی. تفاوت علائم این بیماری در زنان در تعداد، فراوانی و مدت زمانیست که فرد در طول بیماری خود این علائم را تجربه میکند، علائم شایع افسردگی عبارتند از:
- احساس غم، ناامیدی، بیفایده بودن یا پوچی
- گریه مکرر
- لذتنبردن از فعالیتهای مورد علاقه
- از دست دادن انرژی
- ناتوانی در تمرکز، بهخاطر سپردن یا تصمیمگیری
- ناتوانی در خوابیدن، زیاد خوابیدن یا تلاش برای بلند شدن از رختخواب
- از دست دادن اشتها، کاهش وزن یا پرخوری در تلاش برای «احساس بهتر»
- افکار خودزنی، مرگ یا خودکشی
- سردردهای مداوم، حالت تهوع یا سایر دردهای فیزیکی مقاوم به درمان
- تحریکپذیری بالا یا سریع عصبانی شدن
اضطراب
اختلال اضطراب به تجربهی اضطراب یا نگرانی بیش از حد برای اکثر روزها در یک دوره ۶ ماهه گفته میشود. سایر اختلالات اضطرابی عبارتند از: اختلال هراس، اختلال وسواس فکری-اجباری، اختلال اضطراب اجتماعی (یا فوبیای اجتماعی)، اختلال اضطراب جدایی و اختلالات مرتبط با فوبیاها (مانند ترس از پرواز، ترس از ارتفاع، یا ترس از اشیاء خاص). علائم اختلال اضطراب شامل موارد زیر میشود:
- تحریکپذیری یا عصبی بودن مزمن
- احساس عذاب یا رخ دادن فاجعه قریبالوقوع
- ضربان تند قلب
- نفس کشیدنهای تند و پشت سرهم
- عرق کردن یا لرزش دست و…
- ضعف یا خستگی
- ناتوانی در تمرکز
- بی خوابی
- معده درد یا سایر مشکلات گوارشی
افسردگی پس از زایمان
سازمان جهانی بهداشت تخمین میزند در سراسر جهان، ۱۰ درصد زنان باردار و ۱۳ درصد زنانی که به تازگی زایمان کردهاند، یک اختلال روانی، در درجه نخست، افسردگی را تجربه میکنند. افسردگی پس از زایمان، که هر دو دسته از زنان را در بر میگیرد، توانایی عملکرد این زنان را مختل میکند و همچنین مانع از رشد مناسب کودک میشود. در حالی که زنان باردار در همه جا مستعد ابتلا به افسردگی پس از زایمان و سایر بیماریهای روانی هستند، این مشکل در کشورهای در حال توسعه بیشتر است، براساس آمارهای WHO ۲۰ درصد از مادران در این کشورها افسردگی پس از زایمان را تجربه میکنند.
همچنین تحقیقات WHO نشان میدهد، افسردگی پس از زایمان با فقر، مهاجرت، استرس و قرار گرفتن در معرض خشونت تشدید میشود. از همین روی WHO بر لزوم ادغام سلامت روان مادر با دستورالعملهای بهداشت عمومی، همراه با آموزش زنان در مورد سلامت کودکان و سلامت باروری تاکید میکند.
این نوع افسردگی برخی از زنان را حتی تا یک سال پس از زایمان تحت تاثیر قرار میدهد. افسردگی پس از زایمان با احساس غم و اندوه، اضطراب و خستگی شدید خودش را نشان میدهد و بر توانایی زن در مراقبت از خود و نوزادش تاثیر میگذارد. تغییرات هورمونی در دوران بارداری و پس از زایمان، کمبود خواب در هفتهها و ماهها نخستین پس از تولد نوزاد و خستگی جسمی و درد ناشی از بارداری و زایمان همگی در بروز این نوع افسردگی موثرند.
اختلالات اشتها
بر اساس اطلاعات انجمن ملی آمریکا زنان دو برابر مردان تحت تاثیر اختلالات خوردن قرار میگیرند. از جمله عوامل موثر در اختلال خوردن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ارتباط نزدیک با فرد دارای اختلال خوردن یا سایر بیماریهای روانی
- رژیم غذایی مزمن
- سوزاندن کالری بیشتر از کالری دریافتی (تعادل منفی انرژی)
- بیماری زمینهای چون دیابت
- اختلالات اضطرابی
- قربانی قلدری شدن یا شرمساری از بدن به دلیل اضافه وزن
- گرایش به کمالگرایی یا عدم انعطاف رفتاری
اختلال بدشکلی بدن
افراد مبتلا به اختلال بدشکلی بدن (BDD) دائما به دنبال اطمینان در مورد ظاهر خود هستند و ممکن است خود را «زشت» بدانند تا جایی که به دنبال راه حل باشند. این درمان ممکن است شامل جراحی پلاستیک برای ایجاد تغییرات اساسی در ظاهر باشد.
در حالیکه این اختلال با فراوانی یکسانی در مردان و زنان رخ میدهد، اما فشارهای اجتماعی در مورد زیبایی ظاهری ممکن است غلبه بر این بیماری را برای زنان دشوارتر کند. وسواس ظاهری آنها می تواند توانایی و عملکرد افراد مبتلا به این اختلال را در محل کار، خانه و اجتماع را مختل کند. شایعترین ویژگیهای فیزیکی مورد توجه مبتلایان به این اختلال شامل لکهها و سایر مشکلات پوستی، مو، شکل و اندازه ویژگیهای خاص صورت است.
اختلال دو قطبی
این اختلال که پیشتر به نام بیماری «شیدایی- افسردگی» نامیده میشد، با نوسانات خلقی گسترده و شدید خودش را نشان میدهد. اختلال دوقطبی بسیار شدیدتر از فراز و نشیبهایی است که افراد معمولا در زندگی روزمره خود تجربه میکنند. تغییرات شدید در سطح خلقوخو و انرژی میتواند به طور جدی توانایی فرد در عملکردهایش را مختل کند.
به گفته اداره بهداشت زنان HHS، اختلال دوقطبی نوع یک کمتر اتفاق میافتد و معمولا مردان و زنان را بهطور مساوی تحت تاثیر قرار میدهد. اما در اختلال دوقطبی نوع دو، زنان بسیار بیشتر از مردان درگیر آن میشوند.
اختلال شخصیت مرزی
NIMH اختلال شخصیت مرزی (BPD) را به عنوان یک بیماری روانی توصیف میکند که با خلق و خوی متغیر، تغییر مداوم تصویر از خود و رفتار ناسازگار در یک دوره زمانی طولانی خودش را نشان میدهد. از سوی دیگر دفتر سلامت زنان HHS، اختلال شخصیت مرزی را یک بیماری روانی جدی میداند که باعث بیثباتی در خلق و خو، رفتار، روابط و تصویر فرد از خود به صورت روزانه میشود. این اختلال بیش از هر جمعیت دیگری زنان جوان را تحت تاثیر قرار میدهد. علاوه بر تغییرات نامنظم در خلق و خو، رفتار و ارزشها، دیگر علائم اختلال شخصیت مرزی عبارتند از:
- شروع و پایان سریع در روابط فیزیکی و عاطفی
- نوسانات شدید در احساسات نسبت به افراد و فعالیتها
- احساس غیرواقعی نسبت به خود
- عملکردهای احساسی و خطرناک
سابقه خانوادگی ابتلا به این اختلال، حوادث آسیبزا در دوران کودکی و ضربه مغزی از جمله عوامل موثر در بروز این اختلال هستند.
سوءمصرف مواد
تحقیقات نشان میدهد زنان میتوانند سریعتر از مردان به مواد مخدر معتاد شوند، علیرغم اینکه زنان معمولا مقادیر کمتری از مواد مخدر را مصرف میکنند. از سوی دیگر هورمونهای جنسی زنانه ممکن است باعث شود اثرات مواد مخدر بر زنان بیشتر باشد.
استفاده از مواد مخدر در دوران بارداری یا شیردهی هم زنان و هم فرزندانشان را در معرض خطر قرار میدهد. این مواد هم در زنان باردار خطر سقط جنین را افزایش میدهد و هم خطر مردهزایی را دو تا سه برابر بیشتر میکند.
نکاتی برای حفظ سلامت روان زنان
بسیاری از نکات حفظ سلامت روان مستلزم ایجاد مهارتهایی برای مقابله با فراز و نشیبهای زندگی روزمره است. مهارتهایی مثل:
ورزش
ورزش منظم به بهبود خلق و خو کمک میکند. همچنین ورزشهای هوازی باعث ترشح اندورفین میشود که کاهش استرس و ایجاد آرامش را در پی دارد. ورزش منظم همچنین به بهبود عادات و کیفیت خواب کمک میکند و علائم اضطراب و افسردگی را کاهش میدهد.
تغذیه سالم
داشتن یک رژیم غذایی سالم علاوه بر بهبود سلامت جسمانی، خلق و خوی افراد را نیز بهبود میبخشد. بهطور ویژه، از مصرف غذاهای شیرین خودداری کنید، زیرا کاهش سطح قند خون میتواند منجر به خستگی و تحریکپذیری شود. همچنین الکل و قهوه را در حد اعتدال مصرف کنید. گنجاندن برخی ویتامینها و مواد معدنی مانند اسیدهای چرب، امگا۳، ویتامین ۱۲B، کلسیم، آهن و روی در رژيم غذایی به کاهش افسردگی کمک میکند.
داشتن شغل مناسب
شغلی را پیدا کنید که از آن لذت میبرید. اغلب، مسائل مربوط به سلامت روان زنان میتواند با نوع شغل آنها تشدید شود. تغییر شغل میتواند به چنین زنانی حس هدفمندی ببخشد و برخی از عوارض بیماری آنها را کاهش دهد. با داشتن اطلاعات دقیق و بهروز در مورد موثرترین استراتژیها برای غلبه بر چالشهای سلامت روان، زنان میتوانند قدرت بیشتری پیدا کنند تا زندگی رضایتبخش، لذتبخش و هدفمندی را به دست آورند.
فراموش نکنید مشاوران ما در سیمیاروم همیشه و در تمامی حوزههای مشاوره روانشناسی آماده ارائه خدمات به شما هستند.