ازدواج با قربانی تجاوز جنسی

حرف زدن در مورد بعضی چیزها با همسر خیلی سخت است. نمی‌شود در مورد هر چیزی حرف زد. یکی از سخت ترین رابطه‌ها ازدواج با قربانی تجاوز جنسی است. خداوند انسان را موجودی آفریده است که به رابطه جنسی و صمیمیت با همسر علاقه دارد. رابطه جنسی برای ما نه تنها روشی بری تولید مثل، بلکه راهی برای ابراز عشق به کسی است که همسرمان است. اما این کار برای قربانیان تجاوز جنسی ساده نیست و حتی حرف زدن در مورد آن هم برای هر دو طرف سخت است. در این مطلب به این سوال می‌پردازیم که تبعات تجربه آزار جنسی بر رابطه جنسی چیست و چطور می‌توان به قربانی برای درمان کمک کرد.

آمار تجاوز جنسی چقدر است؟

تجاوز جنسی، به ویژه از نوع تجاوز به کودک، به مسئله‌ای واقعی تبدیل شده که آمار آن به هیچ وجه کم نیست. تحقیقات نشان می‌دهد 15 درصد از مردان و 25 درصد از زنان در طول عمر خود گونه‌ای از آزار جنسی را تجربه کرده‌اند. بسیاری از این افراد این تروما را در کودکی تجربه کرده‌اند و بار اثرات منفی آن را تا بزرگسالی و در روابط جنسی دوره تاهل به دوش کشیده‌اند.

تجاوز جنسی چه تبعاتی برای قربانی دارد؟

آگاهی از اثرات منفی تجاوز جنسی بر قربانی اولین گام برای افرادی است که همسرشان چنین تجربه‌ای را داشته است. تا زمانی که دقیقا ندانید این تروما چه ضربه‌ای به همسرتان زده است، نمی‌توانید در این سفر درمانی در کنار او باشید. مطالعه‌ای در سال 2005 نمونه‌ای از 9000 بزرگسال آمریکایی را مورد مطالعه قرار داد و دریافت که سوء استفاده جنسی در دوران کودکی خطر بروز چندین مشکل را در بزرگسالی افزایش می‌دهد:

•  وابستگی به الکل: 19٪ از قربانیان آزار جنسی در مقایسه با 12٪ از جمعیت عادی
• سوء مصرف مواد: 24% در مقایسه با 16%
• اقدام به خودکشی: 4.1% در مقایسه با 1.5%
• افسردگی: 11.8% در مقایسه با 7.9%

تاثیر سابقه تجاوز جنسی بر ازدواج چیست؟

تحقیقات در سال 2005 نشان داد که سوء استفاده جنسی در دوران کودکی می‌تواند خطر بروز مشکلات زناشویی را در بزرگسالی افزایش دهد: 7.8٪ از قربانیان دچار مشکلات رابطه بودند که این عدد در جمعیت عمومی 4.6٪ بود. برخی دیگر گزارش کرده‌اند که قربانیان ممکن است رضایت زناشویی کمتر، ثبات پایین‌تر (احتمال طلاق بیشتر)، میزان تعارض و خصومت بالاتر و سطوح بالاتری از بی‌اعتمادی و موفقیت را نسبت به همسرشان تجربه کنند. مردان/زنان قربانی ممکن است به سختی به همسر خود اعتماد کنند و در مقابل او آسیب پذیر باشند، که منجر به کاهش صمیمیت عاطفی می‌شود.

همچنین، تحقیقات نشان می‌دهد که سابقه آزار جنسی می‌تواند بر عملکرد جنسی فعلی از دو جنبه تاثیر منفی داشته باشد. یعنی افزایش احتمال رفتارهای جنسی پرخطر، مانند داشتن شرکای جنسی متعدد و کاهش رضایت جنسی شامل اختلالات برانگیختگی، دشواری/ناتوانی در ارگاسم.

از دیگر اثرات منفی سابقه آزار جنسی می‌تواند شامل انتخاب همسر نامناسب باشد. قربانیان آزار جنسی نسبت به کسانی که هرگز چنین تجربه‌ای نداشته‌اند، بیشتر احتمال دارد که با یک الکلی ازدواج کنند (12.5٪ در مقایسه با 7.9٪). علاوه بر این، زنانی که در کودکی مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند، احتمال بیشتری دارد که بعداً توسط شوهرانشان مورد آزار روانی یا جنسی قرار بگیرند (49٪ در مقایسه با 18٪ از جمعیت عمومی). از منظر روانشناسی، چنین امری بازسازی تروماتیک در اثر شکل گیری طرحواره‌های ناسازگار در دوران کودکی نامیده می‌شود. به عبارت دیگر، قربانی سناریوهای گذشته را بازسازی می‌کند و سعی می‌کند اختیار یا قدرت بیشتری را در آنها احساس کند، بدون اینکه متوجه شود که مجددا خود را در معرض آسیب قرار داده است.

اثرات منفی سابقه آزار جنسی به همین ختم نمی‌شود و شامل افت کیفیت فرزندپروری نیز می‌شود. سوء استفاده جنسی در دوران کودکی می‌تواند منجر به این شود که زنان خود را والدین بدی بدانند، و همچنین می‌تواند منجر به استفاده بیشتر از تنبیه بدنی فرزندان شود. بنابراین، گاهی آثار سوء تروما به نسل بعد نیز منتقل می‌شود.

ازدواج با قربانی تجاوز جنسی: رازی از گذشته

اینکه متوجه شوید با فردی وارد رابطه شده اید که قربانی تجاوز جنسی، چه در کودکی یا در بزرگسالی شده است، شاید بزرگترین شوکی است که می تواند به شما وارد شود. شاید اولین واکنشتان آن باشد که چرا خیلی وقت پیش به شما نگفت. اما باید بدانید این شخصی ترین، محرمانه ترین و بزرگترین راز یک قربانی تجاوز است. در واقع، هیچ وقت زمان خوبی برای گفتن جمله ای مثل این نیست که «راستی، وقتی نه سالم بود، به من تجاوز شد.». این چیزی است که گفتنش هیچ وقت ساده نیست، به غیر از آنکه هیچ کس چنین راز بزرگی را در روزهای اول، وقتی هنوز تداوم رابطه مشخص نیست، با کسی در میان نمی گذارد.

همسرتان با نگفتن این راز بزرگ قصدی برای فریب دادن شما نداشته است. بلکه او هنوز خودش هم با این مشکل کنار نیامده، فرقی ندارد چند سال از حادثه گذشته باشد، او پر از درد، شرم و ترس از طرد شدن است.بهتر است بدانید هر حسی که شما از شنیدن این راز داشته اید، برای همسرتان صدها برابر بدتر بوده است.

یکی از غلط ترین کارهایی که افراد پس از افشای این راز انجام می دهند، این است که صرفا روی ندانستن این موضوع تا امروز تمرکز می کنند. در عوض، شما به عنوان فردی که تجربه ازدواج با قربانی تجاوز جنسی دارید، باید روی این موضوع تمرکز کنید که به هر حال اکنون این راز افشا شده و این فرصتی برای بهبودی همسرتان است.

همه چیز پیش از آنکه ساده شود، برای هر دو شما سخت می شود. اما بهتر است بدانید همراهی شما در این راه و کمک به بهبودی همسرتان باعث می شود که این حادثه تلخ در نهایت باعث تقویت رابطه شما دو نفر شود.

ازدواج با قربانی تجاوز جنسی: جدایی؟

به عنوان همسر یک قربانی تجاوز، به یاد داشته باشید که در طی کردن مسیر بهبودی آنچه همسرتان بیش از همه به آن نیاز دارد درک و عشق بی قید و شرط شماست. این بدان معنی است که به او نشان دهید برای همیشه دوست وفادار او باقی خواهید ماند.

کمترین کاری که در این راه می توانید برای او انجام دهید این است که حرمت و آبروی او را نگه دارید. قربانیان تجاوز، هر چند خود مقصر چنین حادثه ای نیستند، اما با شرم و تحقیر سنگینی دست و پنجه نرم می کنند. شاید پس از باخبر شدن از موضوع، با خشم یا ناامیدی با همسرتان رفتار کرده اید که تا حدی طبیعی و قابل درک است.

اما باید بتوانید روی رفتارتان مسلط شوید. هر چند توصیه می کنیم از یک مشاور برای بازسازی رابطه خود کمک بگیرید، اما اگر نمی توانید با مسئله ازدواج با قربانی تجاوز جنسی کنار بیایید، کمترین کمکی که می توانید به او بکنید آن است که دوستانه و در کمال احترام از او جدا شوید. باز کردن مسئله و افشای آن برای عموم، قربانی را با مشکلات بیشتری روبه رو می کند که اصلا منصفانه نیست.

چطور به قربانی تجاوز جنسی کمک کنیم؟

به همسرتان اطمینان دهید که عاشق او هستید و هر چیزی در مورد دردهای خود بگوید ایرادی ندارد. او می ترسد که شما از او متنفر شوید. با حادثه ای که برای او اتفاق افتاده است، ابزار همدردی و درک کنید. اگر مایل است، او را در آغوش بگیرید. بسیاری از قربانیان دوست دارند توسط فردی که رازشان را برای او افشا کرده اند در آغوش گرفته شوند. اما برخی دیگر در زمان حرف زدن در مورد تجاوز جنسی، مایل به لمس شدن نیستند.

در مورد موضوع اطلاع کسب کنید

هر ترومایی، بر ذهن، روح و بدن تاثیر می‌گذارد و واکنش‌های مختلفی در فرد ایجاد می‌کند. شما باید تا حد ممکن در مورد تبعات روانی تجاوز جنسی به قربانی و روش‌های کمک به قربانی اطلاعات کسب کنید. شما و همسرتان هر دو به درمان و مشاوره نیاز دارید. بهترین کمکی که می‌توانید به همسرتان بکنید این است که او را در مسیر درمان قرار دهید و برای ادامه جلسات درمان تشویق کنید. به او اطمینان دهید که در مسیر درمان در کنارش هستید و اقدامات لازم درمانی، حقوقی و روانشناسی را انجام می‌دهید.

اجازه دهید همسرتان چیزی را برای شما تعریف کند که صلاح می داند

حرف زدن در مورد تجاوز جنسی یکی از سخت ترین لحظات هر قربانی است. لازم است که به همسرتان فضا و فرصت کافی را بدهید تا در این مورد حرف بزند. از او سوال نپرسید. در مورد تجربه و دردی که کشیده است حرفی نزنید. خواهان جزئیات نباشید و او را مواخذه نکنید. کنترل بحث را به او بدهید و اجازه دهید در مورد چیزی حرف بزند که می‌تواند. همچنین، لازم است که کاملا به او باور داشته باشید. برخی از افراد، با وجودی که نشانه‌های آزار جنسی را از قبل در قربانی دیده اند، اما باور کردن داستان برایشان دشوار است. متاسفانه این سناریوی رایجی است که مسئله اعتماد دوباره و درمان را برای قربانی دشوارتر می‌کند. زمانی که همسرتان از تجربه‌اش صحبت می‌کند، او را باور کنید. دانستن اینکه کسی درک و باور می‌کند، گام بزرگی در درمان است.

به نیازهای همسرتان احترام بگذارید

قربانیان معمولا نیازهایی دارند که برای دیگران عجیب به نظر می‌رسند. برای مثال، اگر همسرتان می‌خواهد تمام پرده‌ها کشیده شوند و درها قفل شوند، در این مورد با او بحث نکنید. احترام به نیازهای قربانی به او کمک می‌کند که به تدریج خاطرات حادثه را مدیریت کند و احساس راحتی بیشتری کند. وقتی کودکان با هر نوع رفتار نامناسب تهدید می‌شوند، خواه این تهدید واقعی باشد یا نباشد، یاد می‌گیرند که از خود محافظت کنند. برخی ممکن است بدن خود را منقبض کنند، راه‌هایی برای “نامرئی شدن” پیدا کنند، یا پرخاشگرانه رفتار کنند. اغلب، این رفتارها به شیوه غالب ارتباطی قربانی تبدیل می‌شود و ناخودآگاه به زندگی بزرگسالی او منتقل می‌شوند. به یاد داشته باشید که اگرچه برای از بین بردن این رفتارهای محافظتی نیاز به زمان، شجاعت و صبر است، اما با درمان صحیح همسرتان می‌تواند با موفقیت آنها را کنار بگذارد و زندگی جنسی شادی را تجربه کند.

رابطه جنسی چطور می شود؟

درصد زیادی از قربانیان جنسی پس از حادثه با برقراری رابطه جنسی با همسرشان دچار مشکل می‌شوند. یک همسر همدل و همراه بودن بدین معنی است که باید تا مدتی رابطه جنسی را فراموش کنید. هر چند سخت است، اما این برای سلامت روان
همسرتان و سلامت زندگی مشترکتان لازم است. بهترین روشی که می‌توانید از او حمایت کنید این است که زمان‌هایی برای صمیمیت عاطفی اختصاص دهید که هدفی از رابطه جنسی در آن وجود ندارد. به او زمان بدهید تا آماده صمیمیت شود و اجازه دهید لمس شدن، بوسیده شدن و در آغوش گرفته شدن ایمن را تجربه کند. با او از قبل توافق کنید که این زمان صرفا فرصتی برای صمیمیت است و برای برقراری رابطه جنسی نیست. با این کار امنیت و اعتماد در او ایجاد می‌کنید که سنگ بنای محکم یک رابطه جنسی شاد است. به تدریج، او می‌تواند با ترومای خود کنار بیاید، آن را درمان کند و با وجود آنکه گذشته را پاک نکرده است، اما با درمان به بازسازی روانی دست یابد.

رابطه شما به فداکاری و درک بالای شما نیاز دارد. در مسیر کمک به قربانی تجاوز جنسی  به حضور یک روانشناس و درمانگر جنسی نیاز خواهید داشت. مطمئن باشید با صبوری و درک شما، همسرتان به زودی به یک زندگی جنسی سالم و طبیعی باز می‌گردد.

کمک به قربانی تجاوز جنسی

با هم جشن بگیرید

بهبودی قربانی تجاوز شامل گام‌های زیادی، کوچک و بزرگ، می‌شود. شما باید هر پیشرفتی را زیر نظر داشته باشید و همسرتان را به خاطر آن تشویق کنید. حتی پیشرفت‌های کوچک را نیز جشن بگیرید. مشاوره زوج برای افرادی که مورد آزار جنسی قرار گرفته اند ترسناک به نظر می‌رسد، اما شما می‌توانید به همسرتان نشان دهید که چیزی برای ترس وجود ندارد.

بهترین کاری که می‌توانید برای کمک انجام دهید این است که او را همراهی کنید و در جلسات حضور داشته باشید. در جلسات درمان، شما و همسرتان می‌توانید روش‌ها و تکنیک‌های مختلفی را بیاموزید که به مقابله با شرایط سخت کمک می‌کنند. درمانگران ما در سیمیاروم آماده کمک به شما هستند.

منابع:

onlyyouforever