فهرست مطالب
خانه » مهارت های زندگی »
تا به حال به این موضوع فکر کردهاید که کسی که باهوش نیست، نمیتواند خلاق باشد؟ خیلی از ما درگیر این تفکر غلط هستیم؛ حتی راجع به خودمان. اما دانشمندان ثابت کردهاند که ارتباط بین خلاقیت و هوش محدود است.
نکات کلیدی:
- هوش فقط یکی از پایههای خلاقیت است.
- خلاقیت بیشتر از این که نیاز به هوش داشته باشد، با شخصیت سر و کار دارد.
بسیاری از افراد خلاقیت را با دانش برابر میدانند؛ اما باید به دنبال حقیقت بود. به گفته راجر فون اوچ: کلید اصلی خلاقیت در کارهایی است که با دانش خود انجام میدهیم.” با این وجود تحصیلات همراه با برخی از عرفهای مشخص اجتماعی، ما را در وضعیتی قرار دادهاند که چه مقدار و چه نوع اطلاعات و دادهای را در مغز خود فرو ببریم که معمولا با آزمونهای استاندارد اندازه گیری میشود.
فرضیه آستانه
در واقع خلاقیت شامل به کاربردن دانش در حال حاضر ( چه از طریق آموزش عمومی، خصوصی یا شخصی) و دستکاری آن به روشهای جدید و منحصر به فرد است. پیش فرض این است که دانش بالایی داریم که باید روی آن کار کنیم.
روانشناسان اغلب از این موضوع به عنوان “فرضیه آستانه” یاد میکنند. این فرضیه بیان میکند که پیش شرط بیان خلاق، سطح مشخصی از ضریب هوشی است.
این پژوهش یک مطالعه درباره رابطه بین هوش و پتانسیل خلاقیت در نمونه آماری سیصد نفری انجام داده است. آنچه در این تحقیق کشف شد این بود که نمره ضریب هوشی در حدود 100، آستانه لازم برای پتانسیل خلاقیت بود.
به بیان دقیقتر شما که در حال خواندن این مطلب هستید و آن را درک میکنید، پایه لازم برای بیان خلاق را دارید. همچنین ضریب هوشی در سطح پایینتر به طور مثال ضریب 85 مثل یک ایست بازرسی فکری برای سنجش کمی پتانسیل خلاقیت عمل میکند. یعنی تا همین حد از ضریب هوشی نیز میتواند ظرفیت خلاقیت داشته باشد.
نتیجه تحقیقات
آشکارترین اظهارات محققان این بود: “ما شواهدی به دست آوردیم که نشان میدهد آستانه هوش که فراهم باشد، دیگر عوامل شخصیتی روی خلاقیت تأثیر میگذارند”.
تانر کریستنسن؛ متخصص خلاقیت ارتباط بین هوش و خلاقیت را بیشتر محکم می کند. وی اظهار داشت: “هوش مهم است؛ زیرا این توانایی شما را در جمع آوری دانش و استفاده مؤثر از آن کمک میکند. خلاقیت از سوی دیگر توانایی فراتر رفتن از چهارچوب هوش و استفاده از ارتباط به ظاهر تصادفی مفاهیم است. خلاقیت نیازی به هوشی فراتر از هوش یک فرد معمولی ندارد”.
تحقیقات بیشتر تصدیق کرده است که دانش فقط یک پایه و اساس است. استفاده از این دانش به روشهای پویا معنای خلاقیت است. افراد بسیار خلاق فقط روی دانش خود تأکید نمیکنند؛ آنها به طور فعال با دانش خود بازی میکنند. آنها ایده های جدید زیادی ایجاد می کنند: عملی، کودکانه، خارج از محدوده، احمقانه، آرام، دوراندیشانه، مبهم، عجیب و تصادفی. انسانهای خلاق به دنبال ارتباطات تصادفی بین مفاهیم متفاوت هستند. خلاقیت کاملا ساده و بازی با ذهنیت است. به طور خلاصه سطح هوش مهم نیست، بلکه کاری که ما با هوش ذاتی خود انجام می دهیم، مهم است.
دو اقدام برای تقویت خلاقیت
بدزدش. آستین کلئون، نویسنده کتاب “سرقت مانند یک هنرمند”، پرونده ای برای سرقت ایدههای دیگران تشکیل داده است. او کاملا تأکید میکند که چیزی به عنوان ایده اصلی وجود ندارد. همه کارهای خلاقانه بر اساس آنچه قبلا پیش آمده است، بنا میشوند. چیزی که خلاقانه برچسب گذاری شده، فقط کنار هم قرار گرفتن دو یا چند ایده است که قبلا هرگز با هم ترکیب نشده بودند. او با اشتیاق مینویسد که “هیچ چیز کاملا اصیل نیست… هر ایده جدید فقط یک برنامه ریزی یا یک ریمیکس از یک یا چند ایده قبلی است”.
ترفند این است که: 1. تا جایی که می توانید ایدههای مختلف را جمع آوری کنید. 2. آنها را با چیدمانهای عجیب، تصادفی، مزخرف، احمقانه و مضحک کنار هم قرار دهید تا ایده خود را ایجاد کنید. به طور خلاصه هر چه ایدههای بیشتری از منابع مختلف جمع آوری کنید، ترکیبات بیشتری خواهید داشت. ترفند این نیست که به دنبال بهترین ایدهها باشید( این پیش داوری خلاقیت شما را در نطفه خفه میکند)؛ بلکه باید انواع ایدهها از طیف گستردهای از منابع را جستجو کنید.
خلاقیت زمانی حاصل میشود که شما دو یا سه ایده را در یک ترکیب منحصر به فرد و متمایز قرار دهید.
به آنچه که میدانید، شک کنید
یعنی دانسته هایتان را زیر سوال ببرید. راد جاکینز نویسنده و هنرمند در کتاب خود با عنوان “هنر تفکر خلاق” جمله جالبی را بیان میکند: به آنچه میدانید، شک کنید. او ادامه میدهد که ” همه آنچه در طول پانصد سال گذشته به دست آمده است به خاطر تردید است”. این ادعای اوست که اگر همه چیزهایی را که ما آموختهایم یا همه چیزهایی را که به ما یاد دادهاند، قبول کنیم پیشرفت (پیشرفت خلاقانه) نمیکنیم.
او ادعا میکند که گرچه بیرون رفتن و جستن دانش برای ما مهم است؛ اما ما باید در تردید در برخی از دانشها نیز احساس راحتی کنیم. پذیرش چیزها به جای آنچه ممکن است باشد، یکی از بزرگترین عوامل خفگی خلاقیت است.
فقط به این دلیل که یک متخصص گفته چنین است، لزوما به معنای درست بودن یا تغییر دادن آن نیست. زمانی متخصصان گفتند که انسان هرگز قادر به پرواز نیست، زمانی متخصصان گفتند که زنان هرگز قادر به رأی دادن نخواهند بود و زمانی متخصصان گفتند که ارتباط بی سیم غیر ممکن است. همیشه گفته متخصصان را حقیقت قلمداد نکنید. مهمتر از همه زمان قابل توجهی را اختصاص دهید تا به آنچه میدانید شک کنید و به خودتان شک کنید (ذهنیت رشد) با این کار ممکن است دری به فرصتهای خلاقانه باز کنید.
در زمینه مشاوره فردی و درمان اختلالات و همچنین یادگیری و ارتقای مهارتهای زندگی، مشاوران سیمیاروم همواره در خدمت شما عزیزان هستند.