فهرست مطالب
خانه » مهارت های زندگی »
آیا میتوان شخصیت را تغییر داد یا شخصیت یک ویژگی ثابت در تمام طول عمر است؟ با کمک کتابهای خودشناسی و وبسایتها میتوانید تا حدی برای تغییر شخصیت و عادات خود برنامه ریزی کنید. در روانشناسی این طور گفته میشود که شخصیت چیزی است غیرقابل تغییر، بهطوری که حتی زیگموند فروید اظهار میکند که سنگ بنای شخصیت تا 5 سالگی شکل میگیرد. حتی روانشناسان مدرن نیز بر این باورند که شخصیت بهطور نسبی ثابت و در طول عمر پایدار است.
آیا واقعاً شخصیت دائمی است؟
اگر کسی مایل باشد شخصیت خود را تغییر دهد و از اثرات منفی آن در روابط و زندگیاش ناراضی باشد، آیا هیچ چارهای برای او نیست؟ آیا او محکوم به پذیرش زندگی با این شخصیت است؟
تمایل به تغییر شخصیت غیرمعمول نیست. آدمهای خجالتی آرزو میکنند اجتماعیتر بودند. افراد عصبانی دوست داشتند کمی خونسردتر بودند.
در زندگی موقعیتهای زیادی پیش میآید که آرزو میکنید کاش شخصیت دیگری داشتید. بهطور کلی، محققان بر این باورند که ایجاد تغییر دائمی و واقعی برای ویژگیهای غالب و مهم بسیار دشوار است. بنابراین اگر از یک ویژگی شخصیتی خود ناراضی هستید، آیا میتوان کاری کرد که تغییر کند؟
کدام فاکتورها به شخصیت ما شکل میدهند؟
برای آنکه امکان تغییر شخصیت را بررسی کنیم، در ابتدا باید فاکتورهایی را بشناسیم که به شخصیت ما شکل میدهند. در اینجا باز هم بحث همیشگی ذات و تربیت مطرح میشود. آیا شخصیت ما تحت تأثیر ژنتیک است یا تربیت/تجربه و محیط؟
در گذشته، محققان بر این باور بودند که فقط یکی از آنها در شکلگیری شخصیت ما مؤثر هستند، اما امروزه ثابت شده است که ترکیبی از هر دو در نهایت بر شخصیت ما تأثیرگذار هستند.
علاوه بر این، تعامل بین این دو میتواند باعث غلبه یکی بر دیگری شود. برای مثال، یک نفر ذاتاً انسان خوش مشربی است، اما زندگی در یک محیط پر تنش از او فردی عصبی و پرخاشگر میسازد.
تغییر کدام ویژگیهای شخصیتی دشوار است؟
محققان شخصیت در تحقیقات خود نشان دادهاند برخی از قسمتهای شخصیت در برابر تغییر مقاوم هستند. این پنج ویژگی تقریباً در طول عمر پایدار هستند و تغییر آن با دشواری صورت میگیرد، به حدی که در بیشتر موارد تغییر رخ نمیدهد:
- پارانویید
- برونگرا
- درونگرا
- روان رنجوری
- خودشیفته
بااینحال، این بدان معنی نیست که با تلاش و زمان نمیتوان این ویژگیها را تغییر داد. در مشاوره فردی، میتوان ویژگیهای شخصیتی را تغییر داد. برای مثال، فرض کنید وقتی یک فرد درونگرا آگاه شود که برونگرایی و تعامل با افراد چقدر میتواند در پیشرفت شغلی و تحصیلی او تأثیر داشته باشد، با انگیزه بیشتری برای تغییر استراتژیهای تعاملی خود تلاش میکند.
چطور حوادث شخصیت انسان را تغییر میدهند.
لحظههای مهم در زندگی، چه مثبت و چه منفی، میتوانند تأثیر زیادی در شخصیت انسان داشته باشند.
برای مثال، وقایع تروماتیک و استرسزا میتوانند شخصیت فرد را تغییر دهند. کودکی که ذاتاً برونگرا بوده است در اثر رشد در خانهای پر از آزار جسمی و روانی و نیز بیتوجهی والدین به شخصیتی منزوی و درونگرا تبدیل شده است. هرچند شخصیت نهادی فرد ممکن است بدون تغییر بماند، اما در عمق وجود او دفن میشود و آنطور که در شرایط دیگری ممکن بود خود را نشان نمیدهد.
تغییر شخصیت ممکن است
ویژگیهای غالب در طول عمر پایدار هستند. اما ویژگیهای فرعی زیر گروه این ویژگیهای غالب قرار دارند. از قضا، این ویژگیها در بروز شخصیت ما بسیار مهم هستند. این ویژگیهای فرعی را میتوان تغییر داد.
ویژگیهای فرعی شخصیت ما کدام هستند؟
عقاید و سیستم ارزشی
افکار و عقاید ما نقش مهمی در شخصیت ما دارند. درحالیکه شخصیت غالب ما تغییرناپذیر است، اما با تغییر سیستم فکری میتوان به کنترل و شکلدهی به شخصیت خود کمک کرد.
اهداف و روشهای سازگاری
دسته دیگری از محققان بر این باورند که اهداف و استراتژیهای سازگاری نقش مهمی در شخصیت ما ایفا میکنند. برای مثال، حتی اگر فرد دارای شخصیت پرخاشگر و عصبی باشد، با یادگیری مهارتهای سازگاری و مدیریت استرس، میتواند تا حد زیادی به یک فرد آرام تبدیل شود که کنترل عواطف و خشم خود را به دست گرفته است.
چرا برای تغییر شخصیت باید از باورها شروع کرد؟
باورهای هر فرد در رفتار او تجلی پیدا میکند. از دوره نوزادی به بعد ما در برخورد با جهان و انسانها به باورهایی در مورد جهان و اطراف خود میرسیم. اینکه از نظر ما جهان جای امنی است یا خطرناک، آدمها خوب هستند یا بد، آزارگر هستند یا حامی، باور شما نسبت به خودتان چیست و بسیاری دیگر در شکلگیری شخصیتتان سهم زیادی دارد.
چرا باورها اهمیت دارد؟ درحالیکه تغییر باور شاید ساده نباشد، اما نقطه خوبی برای شروع است. باورهای ما به زندگی ما و شکل روابطمان با دیگران شکل میدهند. اگر بتوانید تغییر بزرگی در باورهای خود ایجاد کنید، میتوانید به تغییر رفتار و شخصیت خود نیز امیدوار باشید.
به این مثال دقت کنید:
اگر بر این باور باشید که هوش سطحی ثابت است و نمیتوان برای تغییر آن تلاش کرد، گامی نیز برای تعمیق بخشیدن به افکار و هوش خود بر نمیدارید. اما اگر به این باور برسید که تلاش از سطح هوش بیشتر اهمیت دارد، در این صورت برای به چالش کشیدن خود و رسیدن به قلههای پیشرفت بیشتر تلاش خواهید کرد.
به همین ترتیب، باورها شما در مورد تغییر شخصیتتان و دیدگاهتان نسبت به جهان اهمیت دارد.
چطور میتوان شخصیت را تغییر داد؟
روی تغییر عادتها تمرکز کنید
عادتها قابل یادگیری هستند. پس اگر به رفتاری عادت کنید، همیشه بر اساس آن عمل خواهید کرد. البته، رسیدن به یک عادت جدید و شکستن عادتهای قبلی ساده نیست، بلکه به زمان و تلاش جدی نیاز دارد. با تلاش و تمرین کافی میتوانید هر رفتاری را در خود تغییر دهید و به عادت جدیدی برسید. برای مثال، اگر عادت دارید در هنگام خشم وسایل را بشکنید، روی خودتان کار کنید که در زمان خشم محیط را بلافاصله ترک کنید، از تمام وسایل شکستنی دوری کنید و تا زمانی که آرام نشدهاید دوباره بحث را شروع نکنید.
به خودتان باور داشته باشید
اگر باور کنید که نمیتوانید شخصیتتان را تغییر دهید، هرگز تغییر نخواهید کرد. اگر دائماً میگویید «من همینم که هستم.» همیشه همینطور باقی خواهید ماند.
اگر باور داشته باشید که آدمی منزوی و غیراجتماعی هستید که خانه ماندن را بیشتر دوست دارید و هرگز نمیتوانید بیرون بروید، هرگز به خودتان شانس شروع یک رابطه دوستی و بیرون رفتن از خانه را نخواهید داد. اما اگر به این باور برسید که میتوانید با تمرین و تلاش به تغییر شخصیت برسید، برای آن قدمهای بزرگی برخواهید داشت.
روی روند تمرکز کنید
محققان در این مورد توافق دارند که تحسین تلاش و پشتکار بیشتر از تواناییهای شما در رسیدن به نتیجه تأثیر دارند. به جای اینکه به خودتان بگویید «من باهوشم»، «من خیلی بااستعدادم» به این فکر کنید که «من خیلی پرتلاشم» و «من بالاخره راه خوبی برای این مشکل پیدا خواهم کرد» به نتیجه بهتری خواهید رسید. در واقع با تغییر ذهنیت ثابت به ذهنیت روبه رشد، تغییر و رشد برای شما سادهتر خواهد شد.
تقلید کنید تا زمانی که واقعی شود
کریستوفر پترسون، روانشناس مشهور، دریافت که ویژگی درونگرایی او تأثیر بسیار بدی در آینده شغلی او دارد. مراجعان نمیتوانند به خوبی با او ارتباط برقرار کنند و او را انسانی خشک میدانند که رابطه خوبی با دیگران برقرار نمیکند. ازاینرو، تصمیم گرفت در موقعیتهایی که لازم است، مانند ارائه سخنرانی در کلاس یا حرف زدن با یک مراجع، ادای برونگرایی، خوش مشربی و اجتماعی بودن را دربیاورد.
در نهایت پس از مدتی، او توانست این رفتار را به یک عادت ثانویه تبدیل کند. بدینصورت که او هنوز هم خود را فردی درونگرا میدانست، اما میتوانست در جایی که لازم است یک فرد برونگرا باشد.
رواندرمانی و طرحواره درمانی چطور میتوانند به تغییر شخصیت ما کمک کنند؟
تله یا طرحواره به الگوهای ناسالمی گفته میشود که افراد در صورت برآورده نشدن نیازهای عاطفیشان در دوره کودکی دچار آن میشوند.
این تلهها در تمام طول زندگی روی فرد تأثیر دارند و باعث شکلگیری الگوهای سازگاری ناسالم و رفتارهایی میشوند که در زندگی شخص تأثیر منفی دارند.
طرحواره درمانی تلاش میکند از برآورده شدن نیازهای عاطفی شخص به شکل سالم اطمینان حاصل کند.
طرحواره درماني به فرد کمک میکند بتواند به این الگوهای سرسخت فکری، احساسی، رفتاری غلبه کند و گزینههای سالمتری را جایگزین آنها کند. آموزش طرحواره درمانی به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید آنها را شناسایی و از روشهای درمان کمک بگیرید.
| مطالعه مطلب “طرحواره درمانی و کاربردهای آن در درمان اختلالات روانی” به شما پیشنهاد می شود |
طرحواره درمانگران ممکن است در طی دوره درمانی از چندین روش استفاده کنند. برخی از تکنیکها ممکن است برای بعضی از افراد مفید باشند و برای برخی دیگر باید از تکنیکهای دیگری استفاده شود. اگر تکنیک خاصی برای شما مؤثر نیست، حتماً درمانگر خود را مطلع سازید.
به خاطر داشته باشید که رابطه شما با درمانگر بخش مهمی از طرحواره درمانی است. دو مفهوم مهم در بسیاری از تکنیکهای مورد استفاده در این روش درمانی وجود دارد. که هر دو زمانی مؤثر هستند که با درمانگر احساس امنیت و راحتی داشته باشید.
این مفاهیم عبارتند از:
تقابل همدلانه:
درمانگر تلههای مطرح شده در درمان را تأیید میکند، و ضمن درک و همدلی اهمیت تغییر را به شما نشان میدهد.
بازوالدینی محدود:
درمانگر با ارائه امنیت، شفقت و احترام به شما، در رفع نیازهای عاطفی برآورده نشده در دوران کودکی کمک میکند. «محدود» به این معناست که این عمل توسط درمانگر با معیارهای اخلاقی برای متخصصان بهداشت روان مطابقت دارد.
درحالیکه درمانهای سنتی با برچسب اختلال شخصیت به بیمار احساس تهدید و محکوم شدن میدهند، طرحواره درمانی الگوهای مثبت، شفاف و مفیدی را به او نشان میدهد که همه به هم مربوط هستند و میتوان با آنها همدردی کرد. بدین ترتیب دری به سوی درک و تغییر واقعی باز میکند.
کار کردن با یک طرحواره درمانگر، الگوهای نادرست نگاه کردن و تحلیل مسائل زندگی را مشخص میکند. بیمار با احساسات واقعی خود در تماس قرار میگیرد، روشهای سالمتر عملکرد را فرامیگیرد و تلاش میکند نیازهای عاطفی خود را به شکلی سالمتر و درستتر برطرف کند.
در کنار طرحواره درمانی، رواندرمانی نیز میتواند تا حدی به تغییر شخصیت کمک کند. رواندرمانی به مجموعه فعالیتها و استراتژیهای درمانی گفته میشود که با استفاده از روشهای مبتنی بر پژوهش توسط روانشناس به کار میروند تا مشکلات مراجعین درمان و رفع شود. رواندرمانی یک درمان مشارکتی و تعاملی است که مبتنی بر رابطه بین فرد مراجع و روانشناس است.
برای رواندرمانی بیمار از رویکردهای مختلفی استفاده میشود، از جمله:
رویکردهای شناختی-رفتاری، بین فردی و درمان گفتگومحور و غیره. بنابراین، بسته به مشکل شما هر روانشناسی ممکن است از رویکرد متفاوتی استفاده میکند.
روانشناسان از طریق رواندرمانی به افراد در سنین مختلف کمک میکنند که زندگی شادتر، سالمتر و پربارتری داشته باشند.
برای تغییر در رفتار و عادات، محیطی پشتیبان فراهم میشود تا از طریق گفتگوی بیپرده مشکلات بررسی شود و راهکاری برای آنها پیدا شود.
در طول جلسات، مراجع و مشاور در همکاری با یکدیگر الگوهای فکری و رفتاری را شناسایی کرده و برای تغییر آنها تلاش کند.
استراتژیهایی که در طول جلسات رواندرمانی به مراجع آموزش داده میشود به او کمک میکند که برای تغییر ویژگیهای بد و نامطلوب شخصیتی خود تلاش کند.
سخنی از سیمیاروم
تغییر شخصیت شاید ساده نباشد و تغییر ویژگیهای شخصیتی اصلی گاهی ناممکن است. اما محققان به این نتیجه رسیدهاند که میتوانید با بهکارگیری چند استراتژی بخشی از شخصیت و ویژگیهای فرعی خود را تغییر دهید که باعث تغییر در رفتار، افکار و عملکرد شما در طول زندگی میشوند.
پذیرش شخصیت به تغییر آن کمک میکند.
شرط اول برای تغییر شخصیت پذیرش وجود نقص، مشکل یا احساس نیاز به تغییر است. فردی که دارای شخصیت خودشیفته است و دیگران را در این ارتباط آزار میدهد، خود را بینقص میداند و مشکل را در دیگران میجوید. ازاینرو، تغییر شخصیت وی بسیار مشکل است. چون خود را بی مشکل میداند و نیازی برای تغییر شخصیتش احساس نمیکند. در نظر او این دیگران هستند که باید تغییر کنند.
پذیرش شخصیت چیزی است که به شما احساس اعتمادبهنفس و انگیزه برای تغییر میدهد. برای تغییر باید از این نقطه شروع کرد و در مسیر از کمکهای مشاور و رواندرمانگر بهرهمند شد.
هیچچیز غیرقابل تغییر نیست. با تلاش و خودآگاهی و دریافت مشاوره فردی هر تغییری در هر سنی ممکن است.
امیدواریم که به بسیاری از سؤالات و ابهامات شما در مورد استراتژیهای تغییر شخصیت پاسخ داده باشیم. چنانچه سؤال یا ابهامی برای شما باقی مانده است، در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
در زمینه روانشناسی فردی میتوانید با دکتر شهریار شهیدی و دکتر الهام باغانی که از مشاوران تایید شده سیمیاروم هستند، مشاوره داشته باشید.