19 اردیبهشت 1403
فرزندسالاری

فرزندسالاری و مقابله با تسلط فرزند بر خانواده


خانه » تربیت فرزند » فرزندسالاری و مقابله با تسلط فرزند بر خانواده

مدل های تربیتی قدیمی، شامل پدرسالاری در خانه، تقریبا از بین رفته اند و امروزه فرزندسالاری بر روابط خانواده ها حاکم شده است. شاید این سبک تربیتی، که تحقیقات نشان می دهند در بیش از 70 درصد از خانواده ها دیده می شود، حاصل همان دوران سخت گیری بیش از حد والدین باشد که حالا در شکلِ دادن آزادی های بی حد و حصر به کودکان خود را شان داده است.

فرزندسالاری به چه معناست؟

احتمالا اگر حتی خودتان هم تجربه نکرده باشید، در بین دوستان و هم سن و سالانتان زیاد دیده اید خانواده هایی را که تصمیم گیرنده محض والدین و به خصوص پدر بود. در این نوع خانواده ها نیازهای خانواده بر اساس خواست پدر تعیین می شد و او بود که سرنوشت هر کسی را مشخص می کرد. این حجم از محدودیت و سرکوب نیازها سبب شده است که والدین نسل جدید سعی کنند فرزندان خود را از این تجربه دور نگه دارند.

گاهی این تلاش برای پرهیز از ایجاد تجربه مشابه، باعث می شود که والدین افراط کرده و دچار مدل تربیتی فرزندسالاری شوند.

در این نوع خانواده ها، تمام امور خانواده و نیازهای آنان حول محور فرزندان می گردد. والدین از نیازهای خود می گذرند تا نیازها و اهداف فرزندشان را برآورده کنند.

فرزندسالاری چه عواقبی دارد؟

فرقی نمی کند چه کسی تسلط بر خانواده را در دست دارد: پدر، مادر یا فرزندان. زمانی که تعادل در روابط خانواده بر هم می خورد، تمام اعضا ضرر می کنند. در خانواده نباید یک سالار باشد. همه باید به طور مساوی قدرت ابراز وجود و توانایی رسیدن به خواسته ها و نیازهای معقول خود را داشته باشند.

این روش تربیتی آثار فراوانی بر شخصیت کودک دارد، از جمله:

  • اعتماد به نفس کاذب
  • اصرار بر برآورده شدن تمام نیازها
  • داشتن حس رضایتمندی از زندگی و افراد تنها در صورت برآورده شدن نیازها
  • احساس خشم و پرخاشگری در صورت عدم رفع خواسته ها
  • ابتلا به شخصیت خودشیفته
  • بی احترامی به والدین
  • بی مسئولیت شدن کودک در آینده
  • عدم تحمل مشکلات زناشویی و فردی
  • خودخواهی و بی توجهی به خواسته های دیگران
  • وابستگی به دیگران برای برآورده شدن خواسته ها
  • حس طلبکاری از دیگران و ناامیدی از جهان به دلیل رویارویی با واقعیت های جهان (عدم امکان برآورده شدن تمام خواسته ها)
  • تنهایی و انزوا در بزرگسالی به دلیل انزجار دیگران از رفتارهای آنان

اما این فقط کودکان نیستند که با رویکرد تربیتی فرزندسالاری آسیب می بینند. والدین نیز از عوارض آن بی نصیب نخواهند ماند.

برآورده کردن سطح انتظارات کودکی که از قضا هر روز نیز انتظاراتش بیشتر می شود، اصلا کار ساده ای نیست و فشار زیادی به جسم و روان والدین وارد می کند. این والدین شاید در سال های اول از برآورده کردن تمام نیازهای فرزندشان راضی باشند و احساس موفقیت کنند، اما در نوجوانی و رویارویی با خواسته های بی پایان آنان مطمئنا دیگر آن حس خوشحالی را نخواهند داشت.

متوقع بودن همیشگی فرزند و ناتوانی والدین در برآورده کردن این خواسته ها باعث ایجاد فاصله عاطفی بین کودک و والدین می شود.

فرزندسالاری

چرا دچار الگوی فرزندسالاری می شویم؟

  • جبران کودکی سخت والدین و ایجاد آرامش برای کودک
  • مسئولیت ندادن به کودکان
  • توجه بیش از حد به کودک
  • احساس عذاب وجدان به خاطر بی توجهی به کودک و جبران آن با برآورده کردن تمام خواسته ها
  • لوس کردن کودک
  • عدم آگاهی در مورد مدل های تربیتی و روانشناسی کودک

 

| مطالعه مطلب “مشاوره فرزندپروری و تربیت بچه و هر آنچه باید در مورد آن بدانید” به شما پیشنهاد می شود |

 

چطور با فرزندسالاری مقابله کنیم؟

والدین باید اقتدار مثبت داشته باشند. اقتدار مثبت بدین معنی است که باید ضمن حفظ صمیمیت، احترام و محبت در روابط با فرزند، در برابر خواسته های نابه جا و اشتباهات او نیز برخوری جدی و قاطع (نه عصبانی) داشته باشید. والدین باید سیستم تنبیهی و تشویقی مناسب و درستی داشته باشند.

 

| مطالعه مطلب “تنبیه کودک بهتر است یا پاداش؟” به شما پیشنهاد می شود |

 

برای نه گفتن دلیل داشته باشید:

همیشه امکان اجرای هر خواسته ای وجود ندارد. حتی اگر می توانید تمام خواسته های فرزندتان را برآورده کنید، فراموش نکنید که ممکن است روزی دیگر این طور نباشد. به علاوه، همیشه شما در کنارش نیستید که بتوانید خواسته هایش را برآورده کنید. او در بزرگسالی با شرایطی رو به رو خواهد شد که بالاخره طعم «نه شنیدن» و «شکست» را باید بچشد.

انگ زدن را متوقف کنیم

پس بهتر است برای صلاح خودش، همین امروز و برای موارد بی اهمیت تر با آن روبه رو شود.

وقتی با خواسته های نامعقول فرزندتان رو به رو شدید، قاطع «نه» بگویید و دلیل خود را برای عدم اجرای آن کوتاه و قانع کننده بیان کنید. نیازی نیست ساعت ها با فرزندتان کلنجار بروید و سعی کنید او را قانع کنید. هر چه بیشتر توضیح دهید، احتمال مغلوب شدنتان بیشتر می شود.

به رفتارهای پرخاشگرانه کودک بی توجه باشید و بر سر حرف خود بمانید.

اسیر گریه های کودک نشوید:

بسیاری از کودکان، به خصوص کودکانی که تا به امروز با مدل فرزندسالاری بزرگ شده اند، در مواجهه با «نه» شروع به گریه و پرخاشگری می کنند.

فراموش نکنید که او به مدل سروری خود در خانه عادت کرده است. از دست دادن این تخت پادشاهی اصلا ساده نیست. هیچ کس دوست ندارد اقتدارش را از دست بدهد، حتی این دیکتاتور کوچک. پس تمام تلاشش را می کند که یک بار دیگر تاج و تختش را به دست آورد.

چطور این کار را می کند؟

با گریه، جیغ و پرخاشگری.

ما والدین زیادی را دیده ایم که وقتی به آنان می گوییم در برابر خواسته های نامعقول فرزندتان مقاومت کنید، عنوان می کنند که «نمی شود، او ساعت ها به گریه کردن ادامه می دهد و هیچ جور کوتاه نمی آید.»

مهم نیست قرار است چند ساعت گریه کند. شما نباید تسلیم شوید. هیچ کودکی در جهان نمی تواند بیشتر از چند ساعت گریه کند. پس بی خیال ساعت شوید و سر حرفتان بمانید. مهم نیست در مهمانی هستید یا در مغازه و خیابان. مهم نیست جلوی پسرعمه آبرویتان می رود یا مردم خیابان. هیچ کس و هیچ چیز مهم تر از آینده فرزندتان نیست. تربیت و شخصیت خوب فرزندتان از آبرو مهم تر است.

هرگز در مقابل خواسته های نادرست کودک علی رغم گریه های طولانی و یا سر و صدا ایجاد کردن، پاسخ مثبت ندهید؛ زیرا او یاد می گیرد که می تواند از این طریق به خواسته خودش برسد.

پس هر بار شدیدتر گریه خواهد کرد.

در عوض، اگر نمی توانید او را آرام کنید، محیط را ترک کنید. از مهمانی، مغازه اسباب بازی فروشی، خانه اقوام یا هر جای دیگری خارج شوید. اگر در خانه خودتان هستید و فرزندتان با جیغ زدن در حال سوراخ کردن پرده گوشتان است، به اتاق بروید و خودتان را سرگرم کاری کنید. به او بگویید که تا وقتی جیغ می زند او را نمی بینید، صدایش را نمی شنوید. و تا آن زمان بی توجه باشید.

قانون های دقیقی برای رفتار داشته باشید:

کودک باید بداند چه رفتاری درست و کدام رفتار نادرست است. به او بگویید که امروز فقط یک مرتبه حق دارد چیزی بخرد و اضافه بر آن خریدی نخواهید داشت. برایش مشخص کنید که اگر بر خواسته هایش اصرار کند، محل را ترک خواهید کرد.

مسئولیت تصمیم گیری های بزرگ باید با والدین باشد:

کودکان نمی توانند درست و غلط را تشخیص دهند. پس اگر از او بپرسید دوست دارد در کدام مدرسه درس بخواند، احتمالا انتخاب خوبی نخواهد داشت. معیارهای او برای یک مدرسه خوب محدود به دوستانش در آن می شود.

برای تصمیم های کوچک و ساده مانند انتخاب غذا، لباس، اسباب بازی یا تفریح، با دادن دو یا سه گزینه به او حس استقلال و اختیار بدهید. اما برای تصمیمات بزرگ و مهم صرفا به عقل و منطق خود رجوع کنید.

هر کس در خانه باید وظایف مشخصی داشته باشد:

در مدل فرزندسالاری معمولا کودکان هیچ وظیفه ای ندارند و والدین در حال سرویس دهی هستند. این روش مناسبی برای آینده یک کودک نیست. تقسیم کار و مسئولیت پذیری در قبال امور شخصی و خانه باعث پرورش حس استقلال و مسئولیت پذیری در کودک می شود و بخشی از بار زندگی از دوش والدین برداشته می شود.

سخنی از سیمیاروم:

تغییر در روال فرزندسالاری کار ساده ای نیست و با مقاومت و اعتراض فرزندتان رو به رو خواهید شد. با شروع تغییرات مدتی را باید با سختی سر کنید، اما تحمل این دوره از بروز مشکلات احتمالی در آینده جلوگیری می کند.در این مسیر می توانید از یک مشاور به ویژه مشاوره کودک و نوجوان کمک بگیرید

مدل تربیتی شما چیست؟ رابطه شما و فرزندتان چه نوع رابطه ای است؟ چه کسی بیشترین اقتدار را در خانه دارد؟ نظراتتان را با ما در میان بگذارید.

منبع

 

5/5 - (1 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
صفیه

بچه های من خیلی لوس و خودخواه شدن، علتش هم اینه که همسرم خبلی پولداره و جز آدم های مشهور شهر ماست. شهر ما کوچیکه و همین باعث شده خانواده ما خیلی بزرگ به نظر بیاد. من خیلی ناراحتم. بچه هام از اسم پدرشون سواستفاده میکنن و پدرشون هم بهشون پر و بال میده. الان که بچه ان و هنوز نوجوان نشدن، این طوری خودخواه و طلبکارن. نگرانم وقتی بزرگ بشن چی میشن. شوهرم میگه انقدر پول داریم که اینا بخورن و بخوابن. امیدوارم مطلب شما چشمش رو باز کنه که چطور داریم بچه های بی ادب و لوسی پرورش میدیم…

سیمیاروم

صفیه عزیز، در ارتباط با این موضوع حتما از مشاورین و متخصصین کمک بگیرید تا شرایط رو بررسی کنن و راهنماییتون کنن، این لینک جهت رزرو وقت مشاوره خدمت شما، سیمیاروم در خدمت شماست.
https://simiaroom.com/counselor/