30 فروردین 1403

والد شدگی فرزند


خانه » مشاوره کودک و نوجوان » والد شدگی فرزند

وجود تنش در خانه می تواند باعث شود که کودک پیش از آنکه واقعا آماده شود، از اعضای خانواده مراقبت کند که از آن به پدیده والد شدگی فرزند یاد می شود. این پدیده نوعی معکوس شدن نقش بین والدین و فرزندان است که در آن کودک حس می کند باید خانواده را به نحوی سرپا نگه دارند.

تعادل رابطه والد-فرزند سخت است، اما تعیین مرز ضروری است. پدیده والد شدگی فرزند بین کودکان طلاق، خانواده های تک سرپرست، فرزندان اول خانواده رایج است، اما می تواند در مورد هر کودکی که نیازهای جسمی و عاطفیش برآورده نمی شود، رخ دهد.

والدین بی مسئولیت فرزندان بسیار مضطربی تربیت می کنند. چه به خاطر مصرف مواد مخدر، عدم بلوغ عاطفی یا فقدان زمان و منابع باشد، والدینی که نمی توانند از فرزندان خود مراقبت کنند آنها را دور می کنند و فشار زیادی روی آنها وارد می کنند.

او مرد/مادر خانه شما نیست!

فرض کنید در مراسم ختمی شرکت کرده اید که یکی از والدین خانواده فوت شده و پسر/دختر 12 ساله ای در این خانواده وجود دارد. اولین تصویری که خواهید دید چیست؟ بسته به اینکه پدر فوت شده یا مادر، از چپ و راست دست های مهربانی را خواهید دید که روی سر پسر/دختر نوجوان کشیده می شود و به او می گویند از این به بعد تو مرد/مادر خانه هستی!

خانواده ای را تصور کنید که پدر ورشکسته شده یا به زندان افتاده است. در این مواقع، بسیار شنیده می شود که اطرافیان به فرزندان خانواده می گویند حالا باید تو بار خانواده را به دوش بکشی و نان آور خانه باشی!

به عنوان والدین، این مسئولیت را دارید که به فرزندتان اطمینان خاطر بدهید که او نباید نگران چیزی باشد. اگر برای اداره خانه و خانواده نیاز به کمک دارید از اطرافیان و دوستان کمک بگیرید. فرزندتان می تواند به خانواده اش کمک کند، اما باید از سلامت روان و شادی او اطمینان حاصل کنید و مطمئن باشید در این مسیر احساس فشار و وظیفه نمی کند.

عواقب منفی والد شدگی فرزند:

کودکانی که در این شرایط هستند از عواقب بدی رنج خواهند برد.

فرزند والد شده از تنهایی شدید رنج می برد، چون والدی نیست که برای راهنمایی و کمک به او پناه ببرد. این کودکان تمام رنج خانواده را به دوش می کشند.

آنها شانس کودکی کردن را از دست داده اند و اغلب به کودکانی که زندگی شادتری دارند حسادت می کنند

الگوی غلط کودکی آنها باعث می شود برخی حتی با فرزندان خود نیز چنین رفتاری داشته باشند و همان باری را که روی دوش خودشان بود، روی دوش نسل بعدی بگذارند.

مسئولیت بیش از حد و کودکی از دست رفته باعث می شود حتی در انتخاب همسر نیز از همان الگو پیروی کند و نقش والد را برای همسرشان بازی کنند. در نهایت، اغلب این خودشان هستند که باز دچار خشم و احساس بی عدالتی در زندگی شده و با همسرشان دچار مشکل می شوند.

دوره کودکی دوره مهمی است. کودک نباید خیلی زود بزرگ شود تا مسئولیت زندگی و خواهر و بردارهایش را به دوش بکشد. والد شدگی فرزند به معنی دزدیدن کودکی آنهاست. بر خلاف آنچه گفتیم در بسیاری از خانواده های ایرانی مسئولیت پذیری فرزندان از سنین پایین یک مزیت و نقطه قوت تلقی می شود و حتی بسیاری از والدین از آن با افتخار حرف می زنند. حتما شما هم صحبت های مادری را در جمع شنیده اید که از فرزندش تعریف می کند که چطور وقتی او سر کار است، غذا می پزد و از خواهر و برادرهایش نگه داری می کند.

احتمالا مادر یا پدری را در اطراف خودتان دیده اید که فرزندش را صندوق اسرار و دردهایش می داند و تمام غصه هایش را برای او می گوید و با افتخار اعلام می کند فرزندم غمخوار من است! تمام این موارد نشانه سوءاستفاده عاطفی خانواده از فرزند است. اگر می خواهید بدانید این امر در مورد خانواده شما نیز صدق می کند، نشانه های والد شدگی فرزند را در کودکان خود بررسی کنید:

عواقب والد شدگی فرزند

نشانه های والد شدگی فرزند:

با او درددل می کنید:

هر چه فرزندان به دوره بزرگسالی نزدیک تر می شوند، طبیعی است که والدین از حرف زدن در مورد احساسات و سختی هایشان با آنها احساس راحتی بیشتری بکنند. اما این کار هر چند برای شما آرامش بخش است، فشار زیادی روی فرزندان وارد می کند و او را به سمت نگرانی و افسردگی سوق می دهد.

دروغگویی کودکان و 15 راهکار برای پیشگیری و اصلاح

روانشناسان می گویند که فرزندان نباید صندوقچه اسرار والدین و رازدار آنها باشند زیرا باعث اضطراب شدید در آنها می شود. به عنوان والد، اگر به محرم اسرار و گوشی برای درددل کردن نیاز دارید، به یک دوست صمیمی یا مشاور مراجعه کنید. فرزندان سهم خود از سختی های زندگی را برداشته است و دیگر ظرفیت ندارد.

فرزندتان سفیر صلح شده است:

به خصوص در خانواده هایی که از هم جدا شده اند، کودک خود را در موقعیتی می بیند که باید واسطه والدینی باشد که نمی خواهند با هم حرف بزنند. در صورت جدایی، کودک تنها ارتباط بین والدین است، اما این بدان معنی نیست که باید پیام های شما را به همسر سابقتان برساند یا بین بحث های شما دخالت کند.

بسیاری از کودکانی که دچار پدیده والد شدگی فرزند شده اند، عنوان می کنند که بین والدین خود احساس داور بودن دارند و تنها کسی هستند که والدین برای قضاوت به او رجوع می کنند. این در حالی است که او هر دو آنها را دوست دارد و نمی تواند بین آنها قضاوت کند. چنین کاری فشار زیادی به کودک وارد می کند.

با فراموش کردن بحث ها و اختلافات یا حل کردن آنها بین خودتان به سلامت روان فرزندتان اهمیت دهید و اجازده دهید فرزندتان رابطه سالمی را با هر دو والدش داشته باشد.

کمک دست شماست:

این از آن مواردی است که در بسیاری از خانواده های ایرانی به عنوان ملاکی برای شناخت فرزند خوب رواج دارد. کودکی که در تمام امور به والدینش کمک کند، فرزند خوبی است. کار تا جایی ادامه پیدا می کند که فرزندان حتی پس از مستقل شدن هم باید مسئولیت والدین و امور خانه آنها را به دوش بکشند. حتما شما هم از زبان عروس ها زیاد این شکایت را شنیده اید که والدین همسرش برای کوچک ترین امور با او تماس می گیرند در حالی که خودشان می توانند از پس انجام آن برآیند! خریدهای خانه مادر، رفت و آمد به مطب پزشکان مختلف، انجام امور بانکی و اداری و بسیاری دیگر وظیفه فرزندان است و فرزندی که به خاطر مشغله زندگی شخصی قادر به انجام این امور نباشد، فرزند خوبی نیست!

والد شدگی فرزند در مورد فرزندان اول بیشتر دیده می شود. حضور فرزند بزرگتر بسیار یاری رسان و حتی ضرروی است. برخی از نوجوانان به قدری بزرگ شده اند که می توانند مسئولیت خواهر و برادر کوچک ترشان را به عهده بگیرند، اما گاهی فشار ناشی از مراقبت از آنها تاثیر منفی روی رشد آنها می گذارد.

اگر به خاطر شرایط، مجبور هستید که از فرزند بزرگترتان در مراقبت از خواهر و برادرهایش یا انجام امور خانه کمک بگیرید، وضعیت روانی و جسمی او را فراموش نکنید. رشد و آموزش او همیشه باید در اولویت باشد.

هرگز از او تقدیر و تشکر نمی شود:

در بسیاری از خانواده ها حتی به والد شدگی فرزند توجه نمی شود و از او تشکری نمی شود. بین والد شدگی مخرب و سازنده تفاوتی وجود دارد. مراقبت موقت از والدی که جراحی شده است باعث افتخار و کفایت فرزند است، اما والدشدگی طولانی مدت فشار زیادی به او وارد می کند.

والد شدگی مخرب را می توان از میزان تقدیر و توجهی که کودک دریافت می کند تشخیص داد. اگر هرگز از فرزندتان به خاطر تلاش هایش برای خانواده تشکر نمی کنید، کارهایی که انجام می دهد را جز وظایفش می دانید و معتقدید فرزندتان باید از شما مراقبت کند چون زمانی در دوره نوزادی شما مراقبش بودید، بهتر است بدانید در حال سوءاستفاده عاطفی از فرزندتان هستید و رابطه ناسالمی در خانواده شما جریان دارد.

کمک کردن کودکان در خانه و مسئولیت پذیری آنها در قبال خانواده حوزه ای بسیار حساس است. مرز مشخصی وجود ندارد که بگوییم این مقدار بزرگ شدن و مسئولیت پذیری برای کودک مناسب است. کمک کردن فرزندان در امور خانه داری، مراقبت از خواهر و برادر علاوه بر جلب اعتماد والدین باعث افزایش اعتماد به نفس کودک می شود. اما این کار نباید به وظیفه اصلی و فشار بیش از حد روی او بیانجامد.

بهترین راهکار آن است که به نیازها و خواسته های فرزندتان گوش دهید و به خود یادآوری کنید که این شما هستید که باید از او مراقبت کنید و مسئول زندگی او هستید. مشاوره فرزند پروری و مشاوره کودک و نوجوان می تواند به شما کمک کند.

 

 

3/5 - (2 امتیاز)
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها