فهرست مطالب
خانه » خودکشی »
خودکشی نوجوانان رو به افزایش است. شنیدن این جمله از زبان یک نوجوان که «می خواهم خودم را بکشم» باید موجب هوشیاری والدین شود. خودکشی دومین دلیل مرگ در نوجوانان به شمار میرود. ازاینرو، تهدید به خودکشی باید جدی گرفته شود. در این مطلب تلاش میکنیم علائم و علل خودکشی در نوجوانان را بررسی کرده و راهکارهایی را برای تعامل بهتر با نوجوانان و پیشگیری از خودکشی در آنان معرفی کنیم.
اگر فرزندتان در این مورد حرف میزند، حتی اگر فکر میکنید برای جلبتوجه است، باید به آن بدون اتلاف وقت رسیدگی کنید. متأسفانه، بسیاری از نوجوانان هر سال در حالی در اقدام به خودکشی موفق میشوند که والدین اظهار میکنند هرگز تهدیدهای آنان را جدی نگرفته بودند یا حتی او را با گفتن جملاتی مانند «تو هرگز جرات این کار را نداری.» تحریک کردهاند. دسته دیگری از خانوادهها نیز اظهار داشتهاند که فرزندشان علامتی از خودکشی نداشت و او را فردی شاد میدانستند.
در اینجا ذکر این نکته ضروری است که برخلاف باور عموم افسردگی صرفاً خود را در غالب اندوه و انزوا نشان نمیدهد و برخی از بیماران در ظاهر کاملاً شاد هستند.
حقایقی در مورد خودکشی نوجوانان
اگر فرزندتان تهدید به خودکشی میکند، باید چند مورد را بدانید. بخشی از فرزندتان است که با گفتن این حرف اعلام میکند که نمیخواهد بمیرد. نوجوانانی که به خودکشی فکر میکنند احساس ناامیدی، بیچارگی و نبود راهکار دارند. دردی که در درون خود حس میکنند شدید است و در این لحظه جز خودکشی راهی به نظرشان نمیرسد.
نوجوانانی که به فکر خودکشی هستند در واقع به دنبال راهی برای توقف دردهای عاطفی خود هستند. آنها از رنج کشیدن خسته شدهاند و از اینکه حس میکنند کسی آنها را درک نمیکند، خسته شدهاند.
سوءتفاهمها در مورد خودکشی نوجوانان
تصورات اشتباه زیادی در ارتباط با خودکشی نوجوانان وجود دارد که مانع از آن میشود که والدین دست به اقدام جدی بزنند و مشکل را به موقع حل کنند.
اگر با حقایق آشنا شوید، این امید میرود که احساسات فرزندتان را بهتر بشناسید، او را آگاه کنید، علائم را جدی بگیرید و قبل از آنکه خیلی دیر شود به دنبال کمک باشید.
برخی از این تصورات اشتباه عبارتند از:
- نوجوانانی که تهدید به خودکشی میکنند، فقط دنبال جلبتوجه هستند.
- حرف زدن با نوجوان درباره خودکشی ریسک اقدام به آن را در او افزایش میدهد.
- نوجوانانی که پس از اقدام به خودکشی نجات پیدا میکنند، در اقدام خود جدی نبودهاند و دیگر به آن دست نمیزنند.
- نوجوانی که میخواهد خودکشی کند، همیشه قبل از آن افسرده و ناراحت به نظر میرسد.
- معمولاً نوجوانان زمان زیادی را صرف برنامهریزی و تهیه وسایل خودکشی میکنند.
- نرخ خودکشی بین نوجوانان بسیار پایین است.
تهدید به خودکشی فعال و منفعل
در نوجوانان، ایده خودکشی از فکر کردن به آن تا برنامهریزی دقیق برای اقدام به پایان دادن به زندگی را شامل میشود. به همین دلیل، متخصصان سلامت روان در مورد ایده خودکشی بهصورت فعال و غیرفعال حرف میزنند.
ایده خودکشی غیرفعال شامل فکر کردن و خیالپردازی در مورد اقدام به خودکشی میشود، که در آن از خودکشی بهعنوان راهی برای پایان دادن به رنج یاد میشود اما هیچ اقدام واقعی برای انجام آن برداشته نمیشود.
فکر کردن فعال به خودکشی زمانی را شامل میشود که نوجوان دائماً به خودکشی فکر میکند و خود را بیچاره حس میکند. وقتی خودکشی شکل فعال به خود میگیرد، نوجوان شروع به برداشتن گامهایی برای اقدام به خودکشی میکند. برای مثال، به روشهای مختلف فکر میکند و وسایل لازم برای هر یک را جمعآوری میکند.
علائم خودکشی در نوجوانان
اقدام به خودکشی اغلب در اثر افسردگی درمان نشده یا مصرف مواد مخدر رخ میدهد و باید جدی گرفته شود. تهدید به خودکشی دلایل زیادی دارد. فشارهای اجتماعی، استرس، فشارهای تحصیلی، و دیگر مشکلات باعث میشوند از نوجوان به فکر خودکشی بیافتد.
سایر ریسک فاکتورهای خودکشی عبارتند از:
- روابط اجتماعی ضعیف
- فقدان حمایت از سوی خانواده
- آزارهای جنسی، جسمی و عاطفی
- مصرف الکل
- مشکلات جسمی و معلولیت
- مسخره شدن و مورد آزار قلدری قرار گرفتن
در کنار این موارد، ژنتیک نیز میتواند فرد را مستعد ابتلا به افسردگی و اقدام به خودکشی کند. نوجوانانی که اقدام به خودکشی کردهاند در اغلب موارد حداقل یکی از اعضای خانواده خود را در اثر خودکشی از دست داده بودند.
برخی از علائم هشدار در نوجوانانی که اقدام یا تهدید به خودکشی میکنند عبارتند از:
- تهدید به خودکشی یا حرف زدن مداوم از خودکشی و مرگ
- داشتن آرزوی مرگ یا عدم تولد
- اظهار نبودن چاره برای مشکلش
- تغییر در الگوی خواب، خوراک و روتین زندگی
- خداحافظی از دوستان و اطرافیان
- شروع به مصرف مواد مخدر و الکل
- تغییر واضح در شخصیت و خلقوخوی او
- نوسانات خلقی
- وجود ابزارهای لازم برای خودکشی در اتاقش
- تغییر در روتین زندگی
- دوری از خانواده و دوستان
- رفتارهای مخرب و ریسکی
- بخشیدن وسایل و داشتههای خود
توجه داشته باشید که علائم هشدار میتوانند در هر فرد متفاوت باشند و برخی از نوجوان افکارشان را برای خود نگه میدارند و با کسی در میان نمیگذارند. اگر احساس میکنید فرزندتان دارای علائم فوق است یا مانند همیشه رفتار نمیکند، با مشاور صحبت کنید.
مثالی از فکر کردن به خودکشی در یک نوجوان
ایوانا، نوجوان 15 ساله، از نقل مکان دوستش به شهر دیگر احساس ناراحتی زیادی میکرد و دچار حس تنهایی، انزوا و ناامنی شده بود. یک شب به خودکشی بهعنوان راهی برای پایان دادن به احساسات دردناکش فکر کرد. خودش را در حالی تصور کرد که شیشهای از قرص در دست دارد و به خوبی عمیق فرو میرود که هرگز از آن بیدار نمیشود.
مادر ایوانا مدتها بود که او را زیر نظر داشت و تغییر خلقوخوی فرزندش برای او مشهود بود. با توجه به آنکه ایوانا در این اواخر زمان بیشتری را در تنهایی در اتاقش سر میکرد، مادرش لازم دانست که با او صحبت کند. پس از صحبت و مطلع شدن از رنج روحی دخترش، مادر ایوانا برنامهای را برای ملاقات با روانشناس ترتیب دید و همزمان فرزندش را به شرکت در کلاسهای ورزشی و هنری مورد علاقهاش و یافتن دوستان جدید ترغیب کرد. پس از گذشت چند ماه، ایده ایوانا درباره خودکشی تغییر کرده بود. او میدانست که راه بهتری برای رسیدن به حس بهتر وجود دارد و آن اینکه با دوستان جدیدش به گردش برود و نیز با دوست قدیمیاش که مدتهاست با او حرف نزده، تماس بگیرد.
چطور با نوجوانی که قصد خودکشی دارد حرف بزنیم؟
اگر احساس میکنید که فرزندتان به خودکشی فکر میکند یا اخیراً به وضوح تهدید به خودکشی کرده است، بلافاصله با او حرف بزنید. موضوع را جدی بگیرید و با بیتوجهی یا سرپوش گذاشتن روی آن با عنوان هیجانات نوجوانی مشکل را جدیتر نکنید.
گفتگو کنید
برخلاف اعتقاد عمومی، حرف زدن درباره ایده خودکشی (اگر نوجوان در فکر آن نباشد)، آنها را به فکر اجرای آن نمیاندازد. در واقع، حرف زدن در این مورد میتواند به حل مشکل و جلوگیری از آن کمک کند. با حرف زدن در این مورد، فرزندتان میداند که همیشه شما هستید تا به او کمک کنید و به فکرش هستید.
اگر فرزندتان اظهار میکند که میخواهد بمیرد یا آرزو میکند مرده بود، او را به حرف زدن در مورد مشکلش ترغیب کنید. استراتژیهای زیر به شما کمک میکند که فرزندتان به حرف زدن تشویق کنید:
- او را تشویق کنید در مورد احساسش حرف بزند، گفتن چیزهایی مانند «من نمیدانستم انقدر برایت سخت شده است، برایم تعریف کن»
- از او بپرسید کدام حادثه خاص باعث فکر کردن و تهدید به خودکشی در او میشود. سؤالاتی مانند «چه اتفاقی افتاده است؟ دوست دارم بیشتر بدانم، شاید بتوانم کمک کنم.» میتوانند مفید باشند.
- احساس فرزندتان را تکذیب نکنید. از گفتن چیزهایی که باعث میشود او حس کند شما او را درک نمیکنید خودداری کنید «زندگی خیلی ارزشمنده و باید قدرش را بدانی.» «تو خیلی بزرگش کردهای.» این واکنشها باعث میشود او فکر کند احساس درد و رنجش را دست کم گرفتهاید.
- بدون قضاوت و مخالفت با ایدههایش گوش دهید.
- از او در مورد روش خودکشی سؤال کنید. هر چه برنامه دقیقتری برای خودکشی داشته باشید، ریسک اقدام به آن جدیتر است.
حمایت عاطفی کنید
پس از حرف زدن با فرزندتان و رسیدن به درک بهتر از علت تهدید به خودکشی توسط فرزندتان، لازم است که از او حمایت عاطفی به عمل آورید. از توصیههایی استفاده کنید که با شرایط شما، فرزندتان و درد و رنج او بهتر مطابقت دارند:
- به او نشان دهید که احساس بیچارگی او را درک میکنید «احساس میکنم تسلیم شدهای.» یا «حس میکنی دیگر چارهای نمانده است.»
- به فرزندتان یادآوری کنید که او را بدون هیچ قید و شرطی دوست دارید.
- به او نشان دهید که عمیقاً نگران سلامت او هستید.
- با همدلی و همدردی تمام به او بگویید «نمیخواهم به خودت آسیبی وارد کنی و من هر کاری میکنم که مشکل حل شود.»
- با ملایمت به او بگویید که خودکشی راهحل نیست. گفتن چیزهایی مانند «هنوز هم راههایی باقی مانده است و تو باید حداقل یکی از آنها را امتحان کنی.»
- به او اطمینان دهید که در کنارش میمانید و هر کاری لازم است برای کمک به او انجام میدهید. «تو تنها نیستی» «من میدانم چقدر اوضاع برای تو بد است، اما با هم راهی برای مشکل پیدا میکنیم.»
- با او صادق باشید و قولی ندهید که نمیتوانید عملی کنید.
او را به ورزش و فعالیتهای بدنی ترغیب کنید
فعالیت بدنی باعث میشود فرزندتان از خانه بیرون برود و در محیط اجتماعی بیشتر از قبل حضور داشته باشد. به علاوه ورزش با آزاد کردن هورمونهای شادی تحت عنوان اندورفین موجب بهبود خلقوخو و وضعیت سلامت بدنی و روحی فرزندتان میشود. همچنین، ترشح اندورفین میزان کورتیزول خون را کاهش میدهد که ارتباط آن با افسردگی مشخص شده است.
ورزش کردن به مدت 3 تا 40 دقیقه برای پنج بار در هفته بهطور چشمگیری موجب بهبود خلقوخوی فرد میشود. هر نوع ورزشی میتواند اینکار را برای فرزندتان انجام دهد. پس مهم این است که او کاری انجام دهد که از انجام آن لذت میبرد.
روابط خود را با او اصلاح کنید
برای مقابله با تهدید به خودکشی از سوی نوجوان، به او فشار بیشازحد وارد نکنید، خواستههای غیرمعقول نداشته باشید و اجازه دهید سطحی از آزادی را تجربه کند.
گاهی در زندگی این والدین هستند که مشکل ساز شدهاند و فرزندشان را به سوی خودکشی سوق میدهند. از فرزندتان همان قدر انتظار داشته باشید که تواناییاش را دارد. به او همان میزان مسئولیت بدهید که از پس آن برمیآید. وظایف سنگین را به مراحل سادهتر و کوچکتر تقسیم کنید تا بهتر از قبل قابل مدیریت باشد. او را با دیگران مقایسه نکنید. به او اعتمادبهنفس بدهید و رابطه خود را با او ترمیم کنید. اگر بین شما اختلافی وجود دارد، با کمک مشاور برای حل آن اقدام کنید و برای بهبود روابط خود چارهاندیشی کنید.
شنونده خوبی باشید
به او اجازه دهید افکار و عقایدش را در کمال آرامش و آزادی بیان کند. حرفهای او را قطع نکنید، او را قضاوت نکنید، عصبانی نشوید و تنبیهش نکنید.
اگر شما به حرفهای او گوش کنید، این حس را به او میدهید که فردی مطمئن در کنارش دارد که میتواند احساساتش را با او در میان بگذارد و محرم رازش است.
گوش کردن حتماً نباید در قالب گفتگو باشد. شما باید حتی وقتی فرزندتان حرف نمیزند به او گوش دهید. حتی قبل از آنکه او حرفی از تهدید به خودکشی بزند، حرکات، رفتار و حالت نگاهش باید به شما بگوید که مشکلی وجود دارد.
امنیت فرزندتان را تأمین کنید
نوجوانی که تهدید به خودکشی میکند، در معرض خطر فوری قرار دارد. صحبتهای او را جدی بگیرید. قبل از هر چیز محیط را برای او امن کنید و برنامه ایمنی تدوین کنید.
- اول، تمام وسایل خطرناک و مواد سمی را از دسترس او دور کنید. در کنار فرزندتان بمانید و او را در این دوره تنها نگذارید.
- درب پشت بام را قفل کنید و اگر در اتاق او پنجره مرتفعی قرار دارد، با یک بهانه او را به اتاق امنتری منتقل کنید یا شبها هوشیار بمانید.
- پس از برطرف کردن خطرات فوری، فرزندتان را برای دریافت کمکهای تخصصی ارجاع دهید. درمان و مشاوره نوجوان زیر نظر یک روانشناس میتواند به حل مشکل بیماریهای روحی و روانی و نیز استرس و رنج نوجوان کمک کند.
دریافت کمک برای نوجوان بخشی از روند پیشگیری از خودکشی است.
سخنی از سیمیاروم
تهدید به خودکشی و افکار مربوط به آن باید همیشه جدی گرفته شود و نباید هرگز اینطور تصور شود که نوجوان در حال جلبتوجه است.
در مواقعی که متوجه وجود علائم هشدار در رفتار و افکار فرزندتان شدهاید، هر چه سریعتر به دنبال دریافت کمکهای تخصصی از سوی یک مشاور کودک و نوجوان باشید.
گاهی نوجوانان از حرف زدن با والدین و در میان گذاشتن مشکلاتشان با آنها میترسند. همچنین، ممکن است احساس کنند که در صورت ابراز مشکل مورد تمسخر و بیتوجهی والدین قرار میگیرند. در این مواقع، کمک گرفتن از یک مشاور میتواند به شما کمک کند. یک مشاور خوب با روشها و استراتژیهای درست میتواند فرزندتان را تشویق به حرف زدن کند. فراموش نکنید که خودکشی در بین کودکان و نوجوانان بسیار رایج است و هر نوع فکری در این رابطه باید جدی گرفته شود.
برای کسب بهترین نتیجه، وجود ارتباط صمیمانه بین نوجوان و مشاور ضروری است. اگر احساس میکنید فرزندتان ارتباط مناسب را با مشاور فعلی برقرار نکرده است، در یافتن یک مشاور دیگر تردید نکنید.
انجام دادن هر کاری در راستای شنیدن حرفهای فرزندتان و یافتن راهی برای مشکلات او سهم زیادی در جلوگیری از خودکشی او دارد.
امیدواریم که به بسیاری از سؤالات و ابهامات شما در مورد تهدید به خودکشی در نوجوانان پاسخ داده باشیم. چنانچه سؤال یا ابهامی برای شما باقی مانده است، در بخش نظرات با ما در میان بگذارید.
در زمینه کودک و نوجوان میتوانید با دکتر آسیه اناری ، خانم لیلا سلیانی، دکتر سمانه بهزادپور و خانم سوده حسینی که از مشاوران تأیید شده سیمیاروم هستند، مشاوره داشته باشید.
عام… من خودم چهارده سالمه و مدام افکار خودکشی دارم، حتی دوبار هم اقدام کردم ولی خب… خداروشکر کسی نفهمید، اگر میفهمیدن که شر میشد
پدر و مادرم از هم جدا شدن، مادرم سر هر چیز حتی اینکه من اشتهای زیادی دارم سرم داد میکشه و پدرم از اون بدتره… من پیش مادرم زندگی میکنم و مادربزرگم رو هم زیاد میبینم، احساس میکنم از نظرش نون خور اضافی ام و این دیدگاه که رفتار خوب مردم برای اینه که پول در بیارن و باید حتمااااا بلد باشی از هرچیز که حتی تفریح هم هست پول در بیاری، واقعا خسته شدم. اکثر اوقات شادم اما تا کوچک ترین بحث پیش میاد گریه میکنم یا بابت هر دادی که سرم میکشن ساعت ها خودم رو سرزنش میکنم و اکثرا هم باز میزنم زیر گریه و برام مزخرفه که مادرم اینا رو حداقل برای جلب توجه نمیبینه. میگه: چون شب شده میخوای الکی بیدار بمونی
واقعا دست خودم نیست که نمیتونم مثل آدم بخوابم! ساعت دوازده میرم بخوابم، ساعت چهار پنج، تازه خوابم میبره، به زور و توی بهترین حالت. معمولا تابستونا ساعت ده صبح میخوابم و شش، هفت بعدازظهر بیدار میشم
اکثر دوستام یهویی ولم کردن و دیگه بهم توجه نمیکنن و چون من ارتباط برقرار کردن رو دوست دارم خیلی اذیت میشم، حتی دلیلش هم نمیگن!
هیچوقت هم درخواستی رو رد نمیتونم بکنم، میترسم ولم کنن و برن دوباره.
فقط یه دوست مجازی دارم که واقعا به نظرم ولم نمیکنه، اما اونم وضعستش خیلی از من بهتر نیست…
یکی از سرگرمیام اینه که با هرچیز دم دستم حتی کش مو به خودم ضربه بزنم و به خاطر اینه که مردم بابتش نگران میشن و حداقل بهم توجه میکنن
هیچوقت به نمرات خوبم یا بقیه استعدادام توجه نکردن، واقعا زندگی تو این شرایط بیهودست، مثل لگد کردن گِل
اخرش که به جایی نمیرسم!
میدونم این حرفا اکثرشون اشتباهه ولی همش تو ذهنم پخش میشه، مثل توهم
سلام من یک پسر 20 ساله دارم از نظر مالی متوسط به پایین هستم و پسرم افکار بلند پروازی داره و همواره به من سرکوب میزنه که چرا وضع مالی خوبی ندارم و چرا سعی و تلاشمرا بیشتر نمیکنم البتهاشتباه میکنه چون میگه از هر راهی شده باید پول درآورد و من از هر راهی راقبول ندارم نمیدونم چیکار کنم حتی چون مثلا چرا الان من یک پراید دارم چندین بار بامن دعوا کرده حتی مرا زده ولی من تحمل کرده ام البته از خودم واکنش نشان میدهم و دفاع میکنم ولی نه زیاد چون میترسم کار به جاهای خطرناکی برسه چون خود من هم عصبی هستم ولی خودم را کنترل میکنم چندین بار بخاطر اینکه وضع مالی بالایی نداریم البته از نظر پسرم قصد خودکش داشته و لی جلوی اون را گرفته ام و صحبت کرده ام ولی دیگه نمیدونم چوار کنم لطفا راهنمایی کنید ممنون
لازم به ذکره که ایشون چندین ساله له خاطر تمرکز کم در درسهاش قرص ریتالین مصرف میکنه و روابط من باهاش دوستانه هست بعنی تنها دوستش من هستم
سلام محمدحسین عزیز. با توجه به نکاتی که مطرح کردید، به چند مسئله توجه کنید. پسر شما در سنی است که تخیلات زیادی برای خود و اطرافیانش تصور میکند وبه طبع انتظار زیادی از خود و اطرافیانش پیدا میکند مثل اینکه حتما باید جزو طبقه بالا اجتماعی باشد و یا رفاه کامل را تجربه کند، باور غلطی است. با توجه به اینکه گفتید با پسرتان دوست هستید یکی از بهترین راهکار ها برای اینکه پسرتان متوجه شود کسب درامد در دنیای امروز چقدر دشوار است، تشویق او است تا براساس علاقه و استعداد خود وارد بازار کار شود و در کنار تحصیل خود، برای رفع برخی از مخارج خود، کار پاره وقتی داشته باشد. در این صورت انگیزه بیشتری برای روزمرگی خود پیدا میکند و همچنین متوجه سختی کار کردن و توقعش برای مهیا بودن همه چیز خواهد شد. موفق باشید.