9 فروردین 1403
تنفر از فرزند

تنفر از فرزند: آیا من مادر بدی هستم؟


خانه » مشاوره کودک و نوجوان » تنفر از فرزند: آیا من مادر بدی هستم؟

اگر این مقاله را می خوانید، احتمالا احساس بدی نسبت به روش های فرزندپروری خود دارید. هر چند بسیاری از ما سعی می کنیم از پذیرش آن خودداری کنیم، اما برایمان لحظاتی پیش آمده که فکر «از بچه ام متنفرم» از ذهنمان گذشته است. شاید یک لحظه کوتاهی در زمان خستگی بوده، یا وقتی نوجوانمان به ما بی احترامی کرده است. برای برخی دیگر، تنفر از فرزند احساسی مداوم است که به والدین احساس بد بودن می دهد.

فکر چیزی نیست که از آن شرمنده باشید و مسلما به این معنی نیست که شما والد بسیار بدی هستید. در واقع، گاهی طبیعی است. شما روزها و سال ها را به مراقبت از کسی گذرانده اید که به شما وابسته است و گاهی چالش ها و سختی های زیادی برایتان به وجود آورده است. به طور طبیعی، این سختی ها می توانند باعث به وجود آمدن احساسات منفی باشند. اولین گام برای فائق آمدن بر احساس تنفر از فرزند، پذیرفتن آن، یافتن دلیل آن و سوم راهی برای حل آن است.

راهکارهای رفع مشکل تنفر از فرزند:

پذیرش مشکل:

وقتی فرزندتان به دنیا آمد، دفترچه راهنمایی با خود نداشت. حتی کامل ترین راهنمای فرزندپروری هم نمی تواند به تمام احتمالات بی پایانی که ممکن است با آن رو به رو شوید، بپردازد. وقتی اولین بار فرزندتان را در آغوش گرفتید، در آسمان هفتم بودید و آرزوها و رویاهای زیادی برای آینده خود به عنوان یک خانواده داشتید.

اما زندگی به ندرت آن طور که می خواهیم پیش می رود. فشارهای زندگی بیشتر می شود، بیماری، از دست دادن کار و مشکلات مالی، مرگ، طلاق و هزاران اتفاق دیگر می توانند روی خلق و خوی شما تاثیر بگذارند. حتی وقایع روزمره می تواند منبعی برای ترس، اضطراب یا خشم باشند. فکر تنفر از فرزند می تواند محصول این احساسات باشد. اگر حتی عمیق تر فکر کنید، متوجه می شوید که در واقع از فرزند خود متنفر نیستید بلکه این رفتار یا وضعیت فعلی خانواده است که آن را دوست ندارید. پس، باید بفهمید چه موقعیت یا احساسی باعث ایجاد احساس بد در شما نسبت به فرزندتان می شود. سعی کنید از این موقعیت اجتناب کنید. برای مثال، آرزو دریافت هر بار که از برنامه های کاریش عقب می افتد احساس بدخلقی و عصبانیت می کند. این باعث می شود که رفع نیازهای فرزندش مانند بردن او به مدرسه، در نظر آرزو به نوعی مانع برای انجام کارهایش و در نتیجه احساس نفرت از فرزندش تبدیل شود. آرزو با یک برنامه ریزی بهتر توانست مدیریت بهتری روی کارهای شخصیش داشته باشد و در نتیجه احساسش نسبت به وجود فرزندش بهتر شد.

از خودت خبر بگیر

| مطالعه مطلب جامع “مشاوره فرزندپروری و تربیت بچه و هر آنچه باید در مورد آن بدانید” به شما پیشنهاد می شود |

مواجهه با نیازهای بی پایان:

کودکان نیازهایی دارند که همیشه نمی توانند به تنهایی انجام دهند. حتی مستقل ترین کودک نیز به عشق، حمایت و کمک برای رشد نیاز دارد. شما این را می دانید و فشار زیادی برای برآورده کردن نیازها او به خود وارد می کنید. کمک به فرزند ضروری است، اما ایده آل گرایی ناممکن است. این باعث می شود که خسته شوید و از وجود فرزندتان احساس بدی پیدا کنید.

تلاش برای شناخت فرزند و نیازهای شخصی او یکی از راه های از بین بردن حس تنفر از فرزند است. شاید فرزندتان به اطمینان، تایید و بغل شدن نیاز دارد. آیا فرزند نوجوانتان به تحسین رفتارها و کارهای خود نیاز دارد؟ درک نیاز فرزندتان به کاهش اختلافات کمک می کند و زندگی را برای همه شما آسان تر می کند.

رسیدگی به خواسته ها:

زمانی که کودک چیزی می خواهد، ممکن است به شما فشار زیادی بابت رسیدن به آن بیاورد. شما نیز ممکن است از محرومیت فرزندتان احساس شکست کنید یا رو به رو شدن با خواسته های زیاد برای شما بسیار آزاردهنده است. از آنجا که فرزندتان قضاوت بالغانه ای از این ندارد که چه چیزی مهم است و چه چیزی نیست، خواسته های او با زمان، انرژی و موقعیت مالی شما تناقض خواهد داشت. این تعارض در طولانی مدت به شما احساس نفرت می دهد.

تربیت کودک حرف گوش کن بدون دعوا و داد کشیدن

اینجاست که تعیین مرز و انتظارات می تواند تا حد زیادی مشکل تنفر از فرزند را حل کند. اگر فرزندتان عادت کرده است هر بار در فروشگاه پا به زمین بکوبد و همه خوراکی های روی طبقات را طلب کند، برای او مشخص کنید که قرار نیست با این رفتار به خواسته خود برسد. مرز خواسته های او را مشخص کنید و روی حرف خود بمانید. بدین ترتیب، پس از مدتی خرید برای شما به تجربه ای لذت بخش تر تبدیل خواهد شد.

 

تنفر از فرزند: آیا من مادر بدی هستم؟

آرزوها و خواسته های خود را کنار گذاشته اید:

حجم مسئولیت های والد گاهی بسیار زیاد است. زمانی که کودک خسته و ناراحت است، این شما هستید که باید حال او را خوب کنید. گاهی آنقدر کودک را در اولویت قرار می دهید، که خود، آرزوهایتان و علایقتان را کنار می گذارید. زمانی که از تمام خواسته های خود می گذرید، نفرت از فرزند چیز عجیبی نیست. برای مبارزه با این حس، سعی کنید بین خواسته ها و نیازهای خانواده تعادل ایجاد کنید. آیا همیشه دوست داشتید ادامه تحصیل دهید؟ آیا می شود به دنبال زمانی برای یادگیری یک مهارت خاص بوده اید؟ از خود یک قربانی نسازید و فرزندتان را به خاطر عدم تلاش و مدیریت خود سرزنش نکنید. با یک برنامه ریزی صحیح می توانید به تمام آرزوهایتان برسید.

از خودت خبر بگیر

به آن به عنوان یادگیری نگاه کنید:

کودکان باید چیزهای زیادی یاد بگیرند. زمانی که به دنیا می آیند، همه چیز برای آنها جدید است. دیدن یادگیری آنها برایتان شیرین است. بی تجربگی آنها گاهی به بار زیادی بر دوش والدین تبدیل می شود. به یاد داشته باشید که این بی تجربگی و ناآگاهی تقصیر آنان نیست. با اشتباهات آنها به عنوان بخشی از پروسه یادگیری برخورد کنید. به هر چالش با دید مثبت نگاه کنید و آن را فرصتی برای بهبود شخصیت فرزند خود تلقی کنید.

خود را تایید کنید تا تسلیم حس تنفر از فرزند نشوید:

به جای والدی که الان هستید، بر والدی تمرکز کنید که دوست دارید باشید. فکر کردن به گذشته مشکل شما را حل نمی کند، به جای آن گامی به سوی آینده بردارید. در اینجاست که تایید مثبت به کار می آید. گزینه ها شخصی و بی نهایت هستند، اما جملات زیر می توانند به شما کمک کنند:

  • من اعتماد به نفس دارم و می توانم نقش خود به عنوان والد را بهبود ببخشم
  • من به شکلی رفتار خواهم کرد که به فرزندم احترام بگذارم.
  • من والد بودن را دوست دارم و از نقش خود لذت می برم.
  • من از مهارت های ارتباطی خوبی برخوردارم و شنونده خوبی هستم.
  • من برای خودم زمان می گذارم.
  • سلامت فرزندم برای من در اولویت است.
  • خانه ما مکانی برای آرامش و صبوری است.
  • ما از فعالیت هایی که در خانواده انجام می دهیم خاطره می سازیم.

والدینی که تسلیم حس نفرت از فرزند می شوند، به خود و فرزندشان آسیب می زنند. این احساس تنها زمانی پذیرفته شده است که به آن رسیدگی کنید و وظیفه خود را به عنوان والد انجام دهید و به فرزندتان عشق بی پایان بدهید. مشکل اصلی را پیدا کنید و در جهت رفع آن اقدام کنید تا حس تنفر شما از فرزندتان از بین برود. اگر در فائق آمدن بر این حس تنفر موفق نشوید و آن را به فرزندتان منتقل کنید، به سلامت روان فرزند خود آسیب خواهید زد. چنانچه در یافتن علت تنفر از فرزند و حل آن دچار مشکل هستید، با یک مشاور تماس بگیرید. مشاوران آنلاین ما تلاش می کنند شما را در مسیر فرزندپروری و پرورش یک فرزند سالم و شاداب برای جامعه یاری رسانند. مشاوره فردی در کنار مشاوره کودک و نوجوان می‌تواند به شما کمک کند که احساس بهتری داشته باشید.

 

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
Maryam

سلام من ۱۴ سالمه. یه یک هفته ای که داغون شدم
با اخلاق هایی که اعضای خانوادم دارن حالم بدتر شده همش تو خودمم نمیخواهم ریختشونو ببینم
ازشون متنفرم و وقتی بهشون نگاه میکنم همه ی کینه هام یادم مییان حالا جالب اینجاست که به جای اینکه ازم دردمو بپرسن همش سرم داد میزنن و نفرینم میکنن چند باری هم قبلنا بهشون گفتم بریم پیش یه مشاوره ای چیزی ولی ارزش ندادن

شیوا بریانیان دانشجو دکتری روانشناسی

سلام دوست عزیز من. شما ۱۴ سالتون هست و در دوران نوجوانی به سر میبرید و مشکلاتی ممکن است متناسب با سنتان با تک تک اعضا خانواده داشته باشید. برای بهبود کیفیت روابط خانوادگی تان به شما توصیه میکنم درمورد بایدها و نباید های موجود در خانواده خود با یک دیگر صحبت کنید. نقش ها و انتظارات یک دیگر را به خوبی بشناسید تا کمتر به مشکل مواجه شوید و در همین راستا دوباره به اعضا خانواده خود پیشنهاد دهید با یک دیگر به مشاور مراجعه کنید.