فهرست مطالب
خانه » افسردگی »
افسردگی اساسی به خودی خود ناتوانکننده و ترسناک است. اما در برخی افراد، این اختلال همراه با روانپریشی رخ میدهد، که حالت روانی گذرایی با ادراکات غیرعادی شامل هذیان و توهم است. هنگامی که روان پریشی با افسردگی اساسی همراه شود، به آن افسردگی سایکوتیک یا افسردگی روان پریشانه میگویند. تخمین زده میشود که از بین افرادی که دچار افسردگی اساسی هستند، بین 14 تا 50 درصد افسردگی همراه سایکوز نیز دارند و به طور ویژه سالمندان مستعد ابتلا به آن هستند.
افسردگی سایکوتیک یا روان پریشانه چیست؟
افسردگی همراه با سایکوز به اختلال افسردگی اساسی (MDD) گفته میشود که دارای ویژگیهای روان پریشی است. به عبارت دیگر، بیمار در طول یک دوره افسردگی، علائم روان پریشی را نیز از خود بروز میدهد. روان پریشی میتواند شامل موارد زیر باشد:
- توهمات
- هذیانها
- اختلال روانی حرکتی
- حالت گیجی
این نوع افسردگی، توسط متخصصان بهداشت روان بسیار جدی گرفته میشود، زیرا ریسک آسیب به خود و دیگران در این اختلال بسیار زیاد است. نرخ خودکشی و دیگرکشی در افسردگی سایکوتیک، به ویژه در فاز بحرانی، بسیار بالاتر از افسردگی اساسی است. از این رو، افتراق بین افسردگی اساسی و سایکوتیک و همچنین افتراق این دو از اسکیزوفرنی بسیار مهم است.
روانپریشی به خودی خود بیماری نیست، درست همان طور که تب بیماری نیست. بلکه ناشی از اختلال در بخشی از مغز است که باعث بروز علائمی مانند دیدن یا شنیدن چیزهایی میشود که وجود خارجی ندارند. هر چه فرد مدت زمان بیشتری، بدون دریافت درمان، هذیان و توهم ناشی از سایکوز را تجربه کند، بیشتر قانع میشود که چیزهایی که میبیند و میشنود واقعی هستند و ممکن است بر اساس آنها عمل کند.
رزرو جلسه مشاوره آنلاین افسردگی با سیمیاروم
دلایل بروز افسردگی روان پریشانه
محققان هنوز علت خاص و دقیقی را برای ابتلا به افسردگی سایکوتیک شناسایی نکردهاند. علل احتمالی شامل ترکیبی از ژنتیک، عوامل مغزی و محیطی میشود. در صورتی که یکی از بستگان درجه یک فرد، مانند والدین یا خواهر یا برادر، افسردگی داشته باشد، احتمال ابتلا به افسردگی بیشتر است.
همچنین، عدم تعادل در مواد شیمیایی مغز مانند دوپامین و سروتونین نیز در بسیاری از شرایط سلامت روان از جمله افسردگی و روان پریشی نقش دارد. برخی از شواهد معتبر نشان میدهند که سطوح بالاتر هورمون استرس، کورتیزول، میتوانند در ابتلا به افسردگی همراه سایکوز نقش داشته باشد.
در عین حال، فاکتورهای محیطی را نیز نباید فراموش کرد. تجربیات آسیبزا یا استرسزا، به ویژه در دوران کودکی، شانس شخص را برای تجربه افسردگی افزایش میدهد. این اختلال، به همراه اختلالاتی مانند اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی دارای ریسک فاکتورهای متعددی هستند که میتوانند محرک شروع اختلال باشند، از جمله:
- نداشتن دوستان صمیمی یا عزیزانی که بتوان به آنها اعتماد کرد
- تماس بسیار کم با دوستان و خانواده
- سابقه خانوادگی هر گونه بیماری روانی
- تجربه یک رویداد منفی مهم در سال گذشته
- تغییرات عمده هورمونی، مانند دوره پس از زایمان یا یائسگی
- زنده ماندن پس از بروز یک حادثه یا فاجعه مهم
- زندگی با درد و بیماری مزمن
- مشکلات مالی مداوم
- جنسیت (زنان و افراد تراجنسیتی از هر جنسیتی در معرض خطر بیشتری از نظر ابتلا به افسردگی سایکوتیک هستند)
- سن ( ابتلا به این اختلال در بین افراد مسن رایجتر است)
علائم افسردگی سایکوتیک
ابتلا به افسردگی روان پریشانه به معنی تجربه همزمان علائم افسردگی اساسی و سایکوز است. علائم افسردگی اساسی عبارتند از:
- خلق و خوی پایین، احساس پوچی، غم یا ناامیدی مداوم (برخی افراد ممکن است بر این باور باشند که زندگی دیگر ارزش زیستن ندارد، اما برخی دیگر بیشتر احساس تحریکپذیری و خشم میکنند)
- از دست دادن علاقه و حس لذت نسبت به فعالیتهایی که قبلاً لذتبخش بودند
- تغییرات ناگهانی یا غیر قابل توضیح در اشتها و وزن
- مشکلات خواب، از جمله خواب بسیار بیشتر یا بسیار کمتر از حد معمول
- انرژی کمتر از حد معمول یا خستگی طولانی مدت
- تغییرات در حرکت، مانند افزایش بیقراری یا احساس کند شدن
- اشکال در تمرکز یا تصمیمگیری
- احساس مکرر بی ارزشی، درماندگی، نفرت از خود، یا احساس گناه
- افکار مکرر مرگ، مردن یا خودکشی
علائم روان پریشی شامل قطع ارتباط با واقعیت است، بنابراین افرادی که آن را تجربه میکنند، لزوماً از علائم خود آگاه نیستند، که میتواند شامل موارد زیر باشد:
- توهم، یا دیدن، شنیدن و احساس کردن چیزهایی که واقعی نیستند
- هذیان، یا باور به چیزهایی که درست نیستند
- اختلال روانی حرکتی یا کند شدن افکار، حرکات و احساسات
- حالت گیجی و بی حوصلگی، که در آن فرد قادر به حرکت، صحبت کردن یا پاسخ دادن به محیط خود نیست
توهمات روانی و هذیانها ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- باور داشتن به وجود یک بیماری جسمی، علیرغم اینکه آزمایشهای متعدد خلاف آن را نشان میدهد
- باور به داشتن قدرتهای منحصر به فرد یا خاص
- اعتقاد به فرد مشهور یا شخصیت تاریخی بودن
- شنیدن صداهایی که فرد را مورد انتقاد یا تمسخر قرار میدهند
- دیدن حیوان ترسناک یا تهدید کنندهای که شخص را تعقیب میکند
- پارانویا، یا سوء ظن غیرمنطقی یا افراطی به افراد دیگر
در افسردگی سایکوتیک، تجربه علائم هذیان، با یا بدون توهم، بیشتر از علائم توهم به تنهایی اتفاق میافتد. هذیانها و توهمات اغلب کاملاً واقعی هستند و میتوانند منجر به وحشت و پریشانی شدید شوند. برخی از افرادی که دچار روان پریشی هستند، برای توقف علائم، در نهایت به خود یا دیگران آسیب میزنند. این همان چیزی است که دریافت سریع درمان را ضروری میکند.
روش تشخیص افسردگی همراه سایکوز
در حال حاضر افسردگی روان پریشانه اختلالی جدا از اختلال افسردگی محسوب نمیشود و یکی از زیرگونههای اختلال افسردگی اساسی (MDD) در نظر گرفته میشود. برای تأیید تشخیص افسردگی سایکوتیک ابتدا باید معیارهای تعیین شده در راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) برای اختلال افسردگی اساسی در فرد تأیید شود.
علاوه بر این، علائم روان پریشی مانند توهم و هذیان نیز باید با آن همراه شود. برای تشخیص، لازم است که یک بررسی پزشکی انجام شود تا سایر علل بالقوه رد شوند، از جمله بروز علائم روانشناسی به دلیل مصرف داروهای خاص، اعتیاد، اسکیزوفرنی یا اختلال دوقطبی.
شما میتوانید برای تشخیص کلی وضعیت افسردگی خود، میتوانید در تست افسردگی بک شرکت کنید
برای تشخیص اختلال افسردگی اساسی با ویژگیهای روان پریشی، بیمار باید حداقل پنج علامت افسردگی را برای حداقل دو هفته تجربه کند. چنین علائمی شامل خلق و خوی پایین، از دست دادن لذت یا علاقه به امور مرسوم قبلی، تحریک پذیری، تغییرات اشتها و تغییر در خواب است. تشخیص افسردگی روان پریشانه علاوه بر علائم افسردگی شامل تجربه علائمی مانند پارانویا، توهم و هذیان نیز میشود.
درمان افسردگی روان پریشانه (سایکوتیک)
اگر شخصی همزمان دچار افسردگی و روان پریشی باشد، لازم است که هر چه سریعتر به روانپزشک و روانشناس مراجعه کند. این اختلال معمولاً بدون دریافت درمان تخصصی بهبود نمییابد. برای درمان، جلوگیری از آسیب به خود، خودکشی و دیگرکشی، به احتمال زیاد بستری در بیمارستان روانپزشکی ضروری است.
در بلاگ سیمیاروم با افسردگی فصلی بیشتر آشنا شوید
دارودرمانی
به طور معمول، برای بیمار درمان دارویی شامل ترکیبی از داروهای ضد افسردگی و ضد روان پریشی شروع میشود. این داروها به تعادل انتقال دهندههای عصبی در مغز کمک میکنند. برای مثال، روانپزشک ممکن است یک مهارکننده انتخابی بازجذب سروتونین (SSRI) را همراه با یکی از داروهای ضد روان پریشی مانند اولانزاپین (Zyprexa)، کوتیاپین (Seroquel)، ریسپریدون (ریسپردال) تجویز کند. اثربخشی این داروها به چند هفته زمان نیاز دارد.
درمان با الکتروشوک (ECT)
در مواردی که افسردگی شدید به دارو و تراپی پاسخ نمیدهد، درمان با الکتروشوک توصیه میشود. این روش معمولاً تحت بیهوشی در بیمارستان اجرا میشود و شامل درمانهایی است که مغز را با یک ولتاژ کنترل شده جریان الکتریکی تحریک میکند.
این جریان یک تشنج خفیف ایجاد میکند که بر سطوح انتقال دهندههای عصبی در مغز تأثیر میگذارد. هر چند این روش درمانی ایمن و به طور کلی مؤثر است، اما با عوارض جانبی چندی از جمله، از دست دادن حافظه کوتاه مدت، حالت تهوع، سردرد و خستگی همراه است.
روان درمانی
روان درمانی به تنهایی ممکن است کمک چندانی به بهبودی علائم روان پریشی نکند، اما همچنان میتواند به عنوان یک رویکرد حمایتی مفید باشد. درمان فضایی امن برای به اشتراک گذاشتن احساسات و تجربیات ناراحت کننده بیمار ارائه میدهد و درمانگر میتواند راهبردهایی را برای مقابله با توهمات و هذیان به بیمار آموزش دهد. رویکردهای روان درمانی در درمان افسردگی سایکوتیک عبارتند از: رفتار درمانی شناختی، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، فعال سازی رفتاری، درمان افسردگی و روان پریشی مبتنی بر پذیرش.
افراد مبتلا به افسردگی سایکوتیک اغلب از اینکه عجیب فکر و عمل میکنند، بی اطلاع هستند. تقریبا تمامی آنها به هذیانها و توهمات خود کاملاً باور دارند و بر اساس آن عمل میکنند. در نتیجه این فقدان بینش در بیمار، شروع درمان به اقدام از سوی اطرافیان و خانواده بیمار بستگی دارد. در صورتی که نگران ابتلا به این اختلال در یکی از اطرافیان خود هستید، هر چه سریعتر با ما تماس بگیرید.