7 اردیبهشت 1403
مطالعه موردی افسردگی و اضطراب در متخصص فناوری اطلاعات

مطالعه موردی یک متخصص فناوری اطلاعات مواجه با افسردگی و اضطراب


خانه » افسردگی » مطالعه موردی یک متخصص فناوری اطلاعات مواجه با افسردگی و اضطراب

شرح مراجع

مراجع 52 ساله با مشکل افسردگی و اضطراب مرتبط با مشکلات در محل کار.

رابرت، مدیر اجرایی فناوری اطلاعات در یک شرکت معتبر امنیت شبکه است و پتانسیل فکری برای تبدیل شدن به یک مدیر ارشد اطلاعات را دارد. با این حال، به تازگی احساس بی علاقگی نسبت به کار دارد و حتی با مافوق خود نیز دچار مشکل شده که روند پیشرفت او را در نردبال ترقی شرکت مختل کرده و باعث شده حتی به جای پیشرفت دچار پسرفت شغلی شود.

شروع درمان با دارو درمانی:

در ابتدای دوره درمان، به دلیل تشخیص علائم افسردگی و اضطراب، دارو درمانی برای رابرت پیشنهاد شد که طی یک ماه اول با دوز بالاتر اجرا شد تا وی احساس بهتری داشته باشد.

روان درمانی و دارو درمانی مطالعه موردی

روان درمانی:

سپس، دوره های روان درمانی هفتگی برای یافتن ریشه مشکلات اصلی وی و مشاوره افسردگی در محل کار آغاز شد. در طول درمان، مشخص شد که والدینش وقتی او 13 ساله بود از هم جدا شده و پس از آن ارتباط او با پدرش که رابطه صمیمی و نزدیکی با هم داشتند، کمتر شد.

سپس، پدرش ازدواج مجدد کرد. نامادری از توجه پدر به پسر خشمگین می شد که این امر ارتباط محدود آنها را کمتر از قبل کرد. در عوض، مادر بیش از پیش به او نزدیک شد که شاید به جبران فقدان یک مرد در زندگیش بود و به او حس خاص بودن می داد.

یک سال بعد، مادرش با مردی وارد رابطه شد که در نهایت به خانه آنها نقل مکان کرد. دوست جدید مادرش از توجه او به پسرش ناراحت می شد و تمام مدت رابطه رابرت و پدرش را مسخره می کرد. این مسئله بیش از پیش پدر و پسر را از هم دور کرد.

تأثیر رفتار درمانی شناختی گروهی در درمان افسردگی

در آن دوره، دوست پسر مادرش او را دائما به صورت کلامی و جسمی آزار می داد و پسرانش را اذیت می کند. مادر که از تنهایی می ترسید تمام این رفتارها را تحمل می کرد و از پسرانش در برابر خشم، انتقاد و رفتار تحقیرآمیز او دفاع نمی کرد.

 با یادآوری این خاطرات در طول دوره روان درمانی، مراجع خشم خود را از پدرش به خاطر رها کردن خانواده ابراز کرد و از مادرش به خاطر آنکه اجازه داده بود یک غریبه به حریم آنها وارد شود، اظهار عصبانیت کرد.

خشم به غم تبدیل شده بود و او همیشه سوگوار خانواده ای بود که آرزو داشت اما هرگز آن را نداشت.

بهبود رابطه با والدین:

بخش مهمی از روند درمان این بود که مراجع با حمایت روانشناس خود شروع به کار بر روی روابط خود با هر دو والدین کرد. وی به همراه مادرش در جلسات درمانی شرکت کرد که کاملا پذیرای گوش دادن به احساسات پسرش بود. مادر رابطه نزدیک تری با پسرش پیدا کرد و تصمیم گرفت زمان بیشتری را با نوه هایش بگذراند.

پدر، که ابتدا از حرف زدن در جلسات درمانی احساس تهدید می کرد، در نهایت احساس راحتی بیشتری کرد و از فقدان پسرش در زندگی خود ابراز ناراحتی و پشیمانی کرد. او از رها کردن پسرش اظهار تاسف کرد و برای بهبود این رابطه زمان بیشتری را اختصاص داد.

| اطلاعات بیشتر درباره فرزندپروری  |

نتیجه دارودرمانی و روان درمانی:

پس از دوره درمان، مراجع احساس بهتری در محل کار خود داشته و علاقه اش به کار و فعالیت بازگشت. رابطه بهتری با همکاران خود برقرار کرد و دوباره در مسیر پیشرفت شغلی قرار گرفت. داروهای افسردگی برای وی قطع و دوز داروهای اضطراب کاهش یافت.


منبع

این مطلب چقدر برای شما مفید بود؟
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها