فهرست مطالب
خانه » اختلال شخصیت »
افسردگی مزمن و معضل امروزه افراد ،بر اساس تحقیقات 3 تا 6 درصد از افراد ممکن است در مقطعی از زندگی خود دچار افسردگی مزمن شوند. در این حالت از افسردگی، نه شدت علائم، که طول مدت بیماری است که برای بیمار آزار دهنده است. در ادامه علائم، علل و روشهای درمان این نوع از افسردگی را بررسی میکنیم و به چند مورد از سؤالات مخاطبان خود در این ارتباط پاسخ میدهیم.
افسردگی مزمن یا شدید چیست؟
از منظر بالینی، اپیزودهای موقت اندوه که تنها چند روز طول میکشند، به افسردگی مقطعی یاد میشوند. در پاسخ بهموقعیتهای استرسآور زندگی یا تغییرات، کاملاً طبیعی است که شخص دچار علائمی از خستگی، تحریکپذیری یا اندوه شود، اما وقتی این احساس اندوه از بین نمیرود، از آن به افسردگی مزمن یاد میشود. مشخصه این نوع افسردگی تداوم یافتن آن بیش از دو هفته و حتی در برخی از افراد تا دو سال طول میکشد. بهعلاوه، مبتلایان به آن علائم افسردگی را با شدت بیشتری نسبت به فردی که دچار افسردگی مقطعی است حس میکنند.
علائم و نشانه افسردگی مزمن و حاد
- نداشتن انرژی و خستگی مزمن
- اشکال در تمرکز و ساعتها نشستن بیهدف
- احساس تنهایی، حتی در کنار جمع دوستان و اطرافیان
- احساس روزمره بیچارگی، اندوه و گناه
- افزایش یا کاهش وزن شدید
- از دست دادن علاقه به فعالیتهای پیشین، روابط و عادتها
- تفکر مداوم به خودکشی و آسیب به خود
- سردرد و میگرن
- درد در بدن
- مشکلات هاضمه مانند یبوست، تهوع و/یا اسهال
علل و دلایل افسردگی حاد
علت دقیق ابتلا به افسردگی مزمن مشخص نیست، اما همانند افسردگی اساسی میتواند بیش از یک علت داشته باشد، که برخی از آنان عبارتند از:
- شیمی مغز، برخی از نواحی مغز مسئول افسردگی در انسان شناختهشدهاند.
- ژنتیک، داشتن والدی که دچار اختلال افسردگی بوده است میتواند ریسک ابتلا به آن را در فرد افزایش دهد.
- حوادث زندگی/محیطی، از دست دادن والدین در کودکی، وقایع تروماتیک مانند خسارتهای مالی، فقر، استرس میتوانند محرک افسردگی مزمن باشند.
- ویژگیهای شخصیتی، مانند بدبین بودن، منفینگری، عزتنفس پایین
- سابقه دیگر اختلالات روانی
تشخیص افسردگی مزمن
افسردگی مزمن اختلال موذی و آسیبرسانی است. این حالت آنقدر آرام و تدریجی در فرد رسوخ میکند و آنقدر تداوم پیدا میکند که گاهی شخص خود نیز از ابتلا به آن بیخبر است و تصور میکند این بخشی از خلقوخوی اوست. تشخیص آن توسط اطرافیان دشوار است چون تغییر ناگهانی و بارزی در زندگی فرد ایجاد نمیکند. شخص زندگی روزمره خود را ادامه میدهد، چیزی که در زندگی افسردههای اساسی دیده نمیشود و آنان بیشتر درخودمانده و منزوی میشوند.
با اینحال، علائم افسردگی باعث میشود که زندگی حرفهای، اجتماعی و فردی بیمار تحت تأثیر قرار گیرد.تمامی این علائم و عوارض، اهمیت تشخیص درست و بهموقع را نشان میدهند.
برای تشخیص علائم افسردگی، روانپزشک یا روانشناس بالینی از شما مصاحبهای به عمل میآورد و در آن سؤالاتی در مورد ماهیت، شدت و طول مدت علائم شما پرسیده میشود. این مصاحبه برای این صورت میگیرد تا عدم وجود سایر اختلالات روانی در شما ثابت شود. همچنین، لازم است که پیش از آن زیر نظر یک پزشک آزمایش خون بدهید تا عدم وجود بیماریهای جسمی و کمبود ویتامین در شما ثابت شود.
طول مدت علائم در تشخیص این اختلال اهمیت دارد. برای بزرگسالان، این دوره حداقل دو سال است. اما برای کودکان میتواند یک سال باشد. در نهایت، علائم باید به حدی باشد که موجب آزار، ناراحتی و اختلال در زندگی روزمره شده باشد.
در این ویدئو علائم افسردگی را تماشا میکنید.
عوارض عدم درمان افسردگی حاد
عدم مراجعه برای درمان این اختلال میتواند تأثیر بدی روی زندگی فرد داشته باشد، از جمله:
- کاهش کلی کیفیت زندگی
- ابتلا به افسردگی اساسی، اختلالات اضطراب و دیگر اختلالات خلقی
- سوءمصرف مواد مخدر
- مشکلات در روابط شخصی و اختلاف با خانواده
- افت تحصیلی و کاهش بهرهوری کاری
- دردهای مزمن و بیماریهای پزشکی عمومی
- افکار و رفتار خودکشی و افزایش احتمال اقدام به آن
- اختلالات شخصیت و دیگر اختلالات روانی
چه زمانی افسردگی مزمن خطرناک میشود؟
علائم خفیف و ناتوانکننده فوق موجب میشود فرد دچار حالتی شود که حتی خود نیز دلیل آن را نمیداند. خستگی مداوم و بیحالی رایجترین شکایت این بیماران است، اما چون اغلب خود نیز نمیدانند عامل آن افسردگی است، خود را بابت آن سرزنش میکنند. اطرافیان آنها را افرادی تنبل میدانند که خستگی و بیحالی را بهانه میکنند تا از زیر بار مسئولیت فرار کنند.
زمانی که بیمار خود خبر ندارد که دچار افسردگی مزمن شده است و این دلیل تمام بیحوصلگیها و حساسیتهای بیجایش است، حس بدی نسبت به خود پیدا میکند. دیگران مداوم از او انتقاد میکنند. بنابراین، بیمار حمایت لازم را نه از سوی خود و نه اطرافیان دریافت نمیکند. این عوارض، موجب میشوند که افسردگی فرد به مراحل شدیدتر و جدیتر پیشرفت کند.
وضعیت زمانی به تهدید اساسی تبدیل میشود که فرد دچار افکار خودکشی میشود. تحقیقات نشان میدهند حدود 15 درصد از مبتلایان به حالت مزمن این اختلال در صورت عدم درمان دست به خودکشی میزنند. این امر، لزوم تشخیص و درمان را نشان میدهد.
افسردگی شدید چطور درمان میشود؟
به دلیل مزمن بودن علائم، برخی از افراد تصور میکنند احساس غم بخشی از زندگی آنان است. اگر علائم افسردگی را در خود تجربه میکنید، لازم است که در پی درمان برآیید.
اولین کار این است که توسط پزشک عمومی معاینه شوید تا وجود هرگونه علت پزشکی در بروز علائم شما رد شود. علائم خود را برای چند هفته ثبت کنید و تأثیر آنها را در زندگی خود یادداشت کنید.
پس از رد علل جسمی، کارهای روانشناسی باید روی شما صورت گیرد. مهمترین روش درمان برای افسردگی شدید دارودرمانی و رواندرمانی است، اما طرح درمان شما به فاکتورهای متعددی از جمله شدت علائم، ترجیح بیمار، توانایی تجمل عوارض دارویی و درمانهای قبلی دارد. برای کودکان و نوجوانان، رواندرمانی اولین گزینه است.
دارودرمانی
از انواع داروها برای درمان افسردگی و کجخلقی استفاده میشود، از جمله:
- SSRI (مهارکنندههای انتخابی باز جذب سروتونین)
- TCA (داروهای سه حلقهای ضدافسردگی)
- SNRI ها (مهارکنندههای باز جذب سروتونین و نوراپی نفرین)
در مورد هر نوع دارو، عوارض آن و شکل مصرف آن با روانپزشک خود مشورت کنید. همچنین، در صورت وجود افکار خودکشی، این مسئله را با روانپزشک در میان بگذارید. هرچند داروهای ضدافسردگی دارای عوارض ناراحتکنندهای برای برخی از افراد هستند، اما هرگز نباید مصرف آنها را بهصورت سرخود قطع کنید. همیشه در مورد تغییر دوز دارو یا قطع آن طبق تجویز روانپزشک رفتار کنید.
ممکن است هفتهها طول بکشد تا داروهای ضدافسردگی نتیجه کامل بدهند. این داروها باید حداقل ۶ تا ۹ ماه بعد از یک دوره افسردگی مصرف شوند. بهعلاوه، قطع دارو نیز ممکن است هفتهها طول بکشد تا از عدم ابتلا به عود علائم اطمینان حاصل شود. بنابراین، صبوری بیمار و تبعیت از روانپزشک سهم مهمی در نتیجهبخش بودن درمان دارد.
رواندرمانی
گفتگو درمانی که از آن به مشاوره افسردگی نیز یاد میشود یکی از روشهای رایج درمان افسردگی حاد است که در آن تأثیرات علائم بر زندگی فرد بررسی میشود. رواندرمانی دارای مزایای متعددی است، از جمله:
- مدیریت علائم و بحران ناشی از بیماری
- شناسایی محرکهای دخیل در ابتلا به کجخلقی و ارائه راهکارهای سازگاری برای مدریت آنها
- شناسایی افکار منفی و جایگزینی آنها با افکار مثبت
- یادگیری روشها و مهارتهای حل مسئله
- بررسی راههای ایجاد رابطه مثبت با اطرافیان
- بهبود عزتنفس
- یادگیری تعیین هدف و رسیدن به آن
روشهای متعددی برای رواندرمانی وجود دارد و گاهی افراد به ترکیبی از آنها نیاز دارند:
- رفتاردرمانی شناختی
- خانوادهدرمانی
- گروهدرمانی
- گفتگو درمانی فرآیند محور
مشاوره افسردگی میتواند به افزایش پیروی از دوره دارویی و عادات سبک زندگی سالم کمک کرده و نیز به بیمار و خانواده کمک نماید تا اختلال خلقی را درک کنند.
تغییر در سبک زندگی
هرگونه طرح درمان باید همراه با تغییراتی در زندگی بیمار باشد، از جمله
- ایجاد الگوی صحیح خواب
- ورزش روزانه
- تغذیه صحیح
- کسب مهارتهای جدید شخصیتی در صورت لزوم
در بلاگ سیمیاروم بیشتر بخوانید: همه چیز درباره افسردگی مداوم یا دیستایمی (PDD)
روش پیشگیری از افسردگی مزمن
هیچ روش مطمئنی برای پیشگیری از اختلالات خلقوخوی افسرده نیست. ازآنجاکه در بسیاری از موارد، افسردگی از کودکی و نوجوانی شروع میشود، شناسایی کودکان در معرض خطر اهمیت زیادی در دریافت درمان بهموقع دارد. استراتژیهای زیر به شما کمک میکند که از ابتلا به افسردگی مزمن در خود پیشگیری کنید.
- استرس خود را کنترل کنید. انعطاف خود را نسبت به شرایط افزایش دهید و عزتنفس بیشتری داشته باشید.
- در زمان بحران، به خانواده، دوستان و اطرافیان پناه ببرید.
- با شروع نشانههای مشکل به دنبال دریافت کمک از مشاور و روانشناس باشید تا شرایط پیچیدهتر نشود.
- در صورت شروع درمان و برای پیشگیری از عود، دوره درمان خود را تکمیل کنید.
سؤال مخاطبان درباره افسردگی مزمن
- تفاوت افسردگی اساسی با افسردگی شدید چیست؟
راهنمای آماری و تشخیصی اختلالات و بیماریهای روانی دستهبندیهای مختلفی برای اختلالات خلقوخو داشته است و برای درمان و تشخیص بهتر، افسردگی را نیز به دستههای متفاوتی تقسیم کرده است. واقعیت این است که تفاوت بین این دو تنها در طول مدت و شدت علائم است. برای آنکه تشخیص اختلال افسردگی اساسی در شما داده شود، علائم باید حداقل دو هفته تا شش ماه در شما دیده شوند. در افسردگی مزمن حداقل به مدت دو سال طول میکشد و گاهی زمان آن بیشتر است، اما بازگشت به حالت عادی سریعتر رخ میدهد.
شدت علائم، تفاوت دیگر بین این دو حالت افسردگی است. در حالت مزمن آن، شخص سطح خفیفی از علائم را تمام مدت حس میکند، اما درعینحال به روتین زندگی خود ادامه میدهد؛ چیزی که در افرادی که دچار افسردگی اساسی هستند، نمیبینیم. در صورت درمان حالت مزمن، شخص زندگی بدون علائمی را تجربه خواهد کرد.
- آیا افسردگی به شکل حاد بدین معنی است که تا ابد ادامه مییابد؟
مسلماً میتواند اینطور نباشد. اگر از منظر یک انسان افسرده و بدبین به نیمهخالی لیوان نگاه کنیم، اینطور میتوان گفت که: تحقیقات نشان میدهند که حدود 12 درصد از مبتلایان به شکل مزمن افسردگی پس از پنج سال درمان نمیشوند. این خیلی بد است.
اما اگر از منظر خوشبینانه به آن نگاه کنیم، 78 درصد میماند که پس از پنج سال بهبود مییابند. هرچند این مدت به نظر بسیار زیاد میرسد، اما بهتر از این است که خود را یکعمر زندانی ابدی این اختلال کنید. بیماران با استفاده از رویکرد درمانی درست و همکاری با درمان میتوانند به سطح خوبی از بهبودی برسند.
- اطرافیان معتقدند منفی نگری من باعث افسردگیام شده است، چطور میتوانم از آن خلاص شوم؟
منفی نگری نمیتواند یک نفر را افسرده کند، اما افسردگی باعث میشود که انسان دید منفی نسبت به امور اطراف خود پیدا کند. اگر قرار بود گفتن این جمله که “خوشبین باش” تأثیری جادویی داشت، هر انسان افسردهای پس از صحبت با یک دوست خوشقلب درمان میشد. بنابراین، صرف اینکه به شما بگویید افکارت را تغییر بده، مشکل شما برطرف نخواهد شد. برای تغییر افکار و الگوهای فکری به یادگیری مهارتهایی زیر نظر روانشناس نیاز دارید.
درعینحال، هر بار که افکار منفی به شما هجوم آورد، از خودتان صحت آنها را سؤال کنید. برای مثال، وقتی به این فکر میکنید که هیچکس من را دوست ندارد، از خودتان بپرسید، آیا پدر و مادرم، دوستان و خانواده واقعاً من را دوست ندارند؟ مادری که هر روز با محبت برای شما غذا آماده میکند و پدری که نگران آینده شماست، نمیتوانند شما را دوست نداشته باشد. دوستی که احوال شما را میپرسد یا بچهای که به آغوش شما پناه آورده است، همه نشان میدهند که شما فردی دوستداشتنی هستید. به چالش کشیدن این افکار و یافتن دلایلی برای اشتباه بودن آنها میتواند به تنظیم دیدگاه شما نسبت به جهان کمک کند. برای یادگیری خلاصی از الگوهای فکری نادرست و جایگزین کردن آنها با افکار سالم، از یک روانشناس و روش رفتاردرمانی شناختی کمک بگیرید.
- آیا امکان تشدید افسردگی مزمن وجود دارد؟
هر نوع بیماری بدون درمان میتواند به نوع شدیدتر آن پیشرفت کند. بیماریهای روانی نیز از این امر مستثنی نیستند. همواره این احتمال وجود دارد که فرد مبتلا به شکل مزمن، دورههای افسردگی اساسی را نیز بهصورت همزمان تجربه کند. از این وضعیت به افسردگی دوگانه یاد میشود. ازاینرو، ما همیشه توصیه میکنیم که با مشاهده کوچکترین نشانه تغییر خلقوخو افسردگی، به روانشناس یا روانپزشک مراجعه کنید تا مشکل خود را شناسایی و در مراحل اولیه حل کنید.
سخنی از سیمیاروم
حتی خفیفترین علائم افسردگی میتواند مانع از عملکرد خوب فرد در زندگی و لذت بردن او شود. حال اگر این علائم در شکل یک افسردگی شدید مدتها ادامه یابد، زندگی شخص را کاملاً مختل خواهد کرد. طولانیمدت بودن علائم ممکن است باعث شود بیمار تصور کند این بخشی از خلقوخو و شخصیت اوست. اما روشهای درمانی مؤثر میتوانند تفاوت عظیمی در سلامت روحی و روانی فرد ایجاد کنند.
در مورد علائمتان با روانپزشک یا روانشناس بالینی صحبت کنید تا گزینههای درمانی مؤثر برای شما بررسی شود. مهم نیست دچار افسردگی خفیف، مزمن یا اساسی هستید، هر شکلی از آن در زندگی ناتوانکننده است. با تشخیص و درمان درست، میتوانید به آن غلبه کنید.
امیدواریم که به بسیاری از سؤالات و ابهامات شما در مورد افسردگی حاد و تفاوت آن با افسردگی مداوم پاسخ داده باشیم. چنانچه سؤال یا ابهامی برای شما باقی مانده است، در بخش نظرات با ما در میان بگذارید. هم چنین شما عزیزان میتوانید در تست افسردگی سیمیاروم شرکت کنید تا خود را مورد ارزیابی قرار دهید و در صروت نیاز در جهت درمان افسردگی خود با مشاوران سیمیاروم ارتباط برقرار کنید